تعاملات دین و عالمان دینی با حکومت، بخش عمده ای از تحولات تاریخ ایران را به خود اختصاص داده است و فقهای شیعی به عنوان وارثان ائمه، بعد از غیبت آخرین امام معصوم (ع)، با اندیشه و عمل خود کوشیده اند تا ضمن پاسداری از حریم دین، حرمت مسلمانان و کیان اسلامی، در مسیر ایجاد جامعه و حکومت مطلوب گام بردارند. در این راستا عالمان شیعی در طول تاریخ پرمخاطره خود، همواره بر حفظ حقیقتی به نام تشیع همت گماشته اند و بنابر محدودیتهای موجود در سر راه آنها، فقط در مقاطع خاصی توانستند با استفاده از جایگاهشان، رهبری خود را فعلیت بخشند که انقلاب اسلام به رهبری امام خمینی (ره) یکی از پرافتخارترین مقاطع تاریخی ایران است. از انجا که فهم عمیق تحولات معاصر ایران بدون بررسی تحلیلی و ارزیابی دقیق نقش علمای شیعه ممکن نیست، بنابراین نگارنده در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و تحلیلی-تاریخی، به بررسی مناسبات فقهای شیعه با حکومت، در ادوار تاریخی جامعه ایران پرداخته و در پی آن است تا چشم اندازی را از سازوکارهای حفظ آرمانهای دینی و ایجاد حکومت مطلوب، توسط فقهای شیعی، در برابر حاکمیت سیاسی دوران گذشته، ارائه دهد تا به درک تلاشهای آنها در تحقق حاکمیت جامعه شیعی در ایران نائل شویم.
بازتاب گسترش تشیع به وسیله شاه اسماعیل اول صفوی، آن چنان گسترده است که آثار آن تا به امروز در صحنه فرهنگی و اجتماعی ایران باقی مانده است. یکی از مسائل مهم برای صفویهپژوهان، آگاهی از انگیزههای مؤسس جوان این سلسله برای رسمیت بخشی به مذهب تشیع اثناعشری و ترویج آن است. این آگاهی ما را در رسیدن به تصویری صحیح از بنیان فکری صفویان و علل اقداماتی که در بُعد فرهنگی و مذهبی انجام دادند، یاری میرساند. در این پژوهش سعی میشود، دیدگاههایی که ترویج تشیع از سوی شاه اسماعیل را متأثر از انگیزههایی مانند قدرتطلبی، ثروتاندوزی، ادعای الوهیت، ادعای مهدویت و نیابت، ملیگرایی و نژادگرایی، تقابل با دولت عثمانی و تأثیرپذیری از عقاید غالیانه قزلباش معرفی کردهاند، نقد گردد. سپس این مدعا اثبات شود که ایمان درونی و اعتقاد راسخ و خالصانه شاه اسماعیل به تشیع به دور از مصلحت اندیشیهای سیاسی، عامل اصلی اهتمام او به گسترش تشیع بوده است. هرچند خلوص او در این باورها به معنای درستی همه باورهای او نیست.
«علم امام» از مسائلي است که همواره اذهان علما و متفکران شيعي و حتي بسياري از پيروان ائمه عليهم السلام را به خود مشغول کرده است. بدين روي، سبب ايجاد پرسش هايي از ائمه اطهار عليهم السلام در اين باره شده است. با توجه به پرسش هاي متعددي که در اين زمينه مطرح است، اين نوشتار تنها از يک منظر به اين مساله مي پردازد که آن، علم امام از منظر علماي شيعه است، به اين که شعاع اين علم چه مقدار است و تا کجا امتداد و وسعت دارد. با وجود وحدت نظر انديشمندان شيعي در برخي حوزه هاي بحث علم امام، در بعضي موارد از جمله پرسش مزبور، پاسخ هاي واحدي دريافت نمي شود و به طور کلي، همه نظريه ها را مي توان در سه ديدگاه تقسيم کرد: رويکرد ترديد و سکوت، رويکرد محدوديت علم امام، رويکرد احاطه علمي کامل امام به همه چيز.
قیام عاشورا از مؤثرترین و ماندگارترین رخدادهایى است که منشأ تحولاتى بنیادین در تاریخ اسلام است و نهتنها گذر زمان بر ابعاد و پیامدهاى آن سایۀ فراموشى نیفکنده، بلکه آثار ماندگار آن همچنان پابرجا بوده و دامنهاى بسیار گستردهتر از گذشته یافته و به الگوی فداکارى و جانفشانى در راه اهداف الهى و مبارزات حقطلبانه تبدیل شده است. یکی از نمونههای برجسته در این زمینه جنبش حزبالله لبنان است که با بهره از درسها و عبرتهای قیام حسینی کارامدی الگوی مقاومت حسینی را بعد از چهارده قرن به بهترین شکل به اثبات رسانده و خود نیز الهامبخش بسیاری از گروههای مبارز در جوامع گوناگون شده است. نگارنده در این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی مهمترین پیامدهای نهضت حسینی، به بازخوانی تطبیقی ـ مقایسهای آن پیامها در جنبش حزبالله بپردازد و کارایی الگوی حسینی را در مقایسه با سایر الگوهای معاصر، در دستیابی به حق، برجسته سازد.