این مقاله می کوشد با بررسی سیره و رفتار اجتماعی اهل بیت (ع) و ابزارها و ظرفیت های فرهنگ ساز اتخاذ شده از سوی ایشان دذر جامعه اسلامی و واکاوی تجربی - تاریخی این اولیای الهی، گامی در جهت بازتولید الگویی دینی از سیاست گذاری فرهنگی در جامعه اسلامی، مناسب و متناسب با مقتضیات زمان بردارد. بدین منظور، ابتدا تعریف برخی مفاهیم اجتماعی و دینی نظیر تبلیغ، ارتباط و ارتباطات اسلامی ارائه می شود و سپس با بهره گیری از اسناد و شواهد تاریخی، ابزارها و شیوه های اجتماعی مورد استفاده امامان معصوم (ع) در جهت فرهنگ سازی در جامعه تشریح و تبیین می گردد. مهم ترین این ابزارها و شیوه ها عبارتند از: قرآن کریم، نمادها و نهادهای فرهنگی، مسجد، حج، نگارش نامه، ارتباط با قبایل و گروه ها، آیین های جمعی و زبان. بزرگ ترین دستاورد این تحقیق ارائه تصویر بخشی از اقدامات و سیاست های ائمه اطهار (ع) در جهت تشکیل جامعه نمونه اسلامی و تربیت اجتماعی افراد و ارائه آن به عنوان یک الگوی عملی از آموزه های اسلامی در گستره ای وسیع است که در واقع، عینی ترین و نافذترین الگوی فرهنگ ساز در اجتماع محسوب می شود.
دوره فاطمیان از دورههای برجسته تاریخ اسلام است که با توجه به گستره زمانی و وسعت قلمرو حکومتی سزاوار تحقیقات جدی و جدید است. حکومت دویستسالهشان بر مصر و تأثیرگذاریشان بر تمدن اسلامی به خودی خود کافی است که آنها را شایسته چنین امعان نظری کند. تحقیق حاضر با هدف شناخت اقدامات عملی فاطمیان مصر در راستای کمک به ایجاد تمدن اسلامی انجام شده است. بدین منظور اقدامات عملی خلفای فاطمی، که از مظاهر تمدنساز محسوب میشود، نظیر مناسبات ایشان با قدرتهای همجوار، ساخت و ایجاد مراکز علمی و کتابخانهها، تشکیل کرسیهای علمی در قالب دارالحکمهها و دارالعلمها و فعالیتهای دیگر نظیر ترجمه و تألیف کتب بررسی شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفیتحلیلی با استناد به منابع تاریخی و دست اول بر این نکته نیز تأکید میکند که فاطمیان در دوره حکومت بر مصر توانستند به دلیل اقتضائات سیاسیاجتماعی در جهت آرمانهای آزادیخواهانهشان و در راستای کمک به تمدنسازی مسلمانان سیاست تسامحگرایانهای را در پیش بگیرند. اتخاذ این رویکرد و سیاست تساهل و تسامح در برابر ادیان و مذاهب دیگر به میزان چشمگیری در شکلگیری تمدن اسلامی قرون سوم و چهارم، که از آن به دوران طلایی تمدن اسلامی یاد میشود، تأثیرگذار بوده و چون مناسبات این دولت با دولتهای همجوار و همزمان در این تأثیرگذاری و نقش آنان در شکوفایی فرهنگ و تمدن و رواداری مذهبی تأثیر داشته است، این محور نیز در آغاز نوشتار بررسی میشود.
هدف از این پژوهش، بررسی الگوی تبلیغی امام صدر در تعامل با شیعیان لبنان با بهرهگیری از روش تحلیل مضمون است. برای گردآوری و شناسایی مضامین مرتبط با الگوی تبلیغی امام صدر، ابتدا مبانی نظری اندیشمندان اسلامی بررسی شد، سپس با مطالعه کامل کتاب «گامبهگام با امام» (12 جلدی)، مضمونهای مرتبط استخراج و کدگذاری گردیده است. بررسی مجموعهی آثار و فعالیتهای امام موسی صدر نشان میدهد، ایشان الگوی متفاوتی از تبلیغ دین ارائه میکند. امام، مبلّغ را یک مُصلِح اجتماعی میداند و با تاکید بر توجه به عدالتطلبی از سوی مبلّغان، آنان را بر استقامت در راه تبلیغ فرا میخواند. هدف مبلِّغ از دیدگاه وی، پرورش انسان در راه کمال است و نقش اصیل عالم دین را انسانسازی و تربیت انسان میداند. امام در تبلیغ خود، از دو ابزار سخنرانی و گفتگو بیش از ابزارهای دیگر بهره گرفتهاند. ایشان در بُعد شیوههای تبلیغی، پنج شیوهی: تسامح و سهلگیری، استفاده از دین در امور زندگی، تبلیغ عملی مبتنی بر خدمت، تبلیغ مبتنی بر فطرت و الگوسازی را شیوههای مُرجَح تبلیغی معرفی میکند. ایشان، خدمت به مردم را کارکرد اصلی ادیان میدانند و بر این باورند، تبلیغ دین از طریق خدمترسانی به مردم و توجه به وضع معیشتی آنان میتواند در افزایش گرایش به دین موثر باشد؛ لذا در حوزهی مخاطبشناسی، مطالعه میدانی مسائل اجتماعی و شناخت مخاطب و آشنایی با نیازهای روحی را ضروری میداند.
تاریخ و چگونگی پیدایش تشیع، از دیرباز در منابع تاریخی و کلامی مسلمانان و سپس در آثار مستشرقان مورد توجه بوده و در سالهای اخیر هم با انگیزههایی غیرعلمی در انواع منابع مکتوب و چندرسانهای، دیدگاههایی دراینباره مطرح شده است. شیعیان با توجه به پیوند این بحث با هویت خود، کوشیدهاند دیدگاههای ناصواب را نقد، و دیدگاه مورد پذیرش خود را ارائه کنند. این نوشتار با استفاده از تکنیک گونهشناسی، پس از دستهبندی دیدگاهها، میکوشد با روشهای متعارف نقد آنها را نقد، و دیدگاه برگزیده خود را پیشنهاد نماید. این دیدگاه با تکیه بر تمایز بین وجود یک اندیشه و بروز اجتماعی آن، بیان میدارد که بنیانهای اندیشه شیعی که بر مدار امامت میچرخد، بهمثابه بخشی گسستناپذیر از آموزههای اسلامی، همزاد قرآن و سنت نبوی است و از عصر پیامبر| وجود داشته، ولی بروز اجتماعی آن بهتدریج و در عصر حضور معصومان^ صورت گرفته است.