با بررسی آیات قرآن و روایات، در مییابیم همیشه فراروی پیامبران و مصلحان، موانعی جدی بوده است. قرآن و روایات، در جایگاه آینهای برای خردورزان و اهل بصیرت، نمایانگر رفتارها و واکنشهای اصناف مختلف مخالفان، در رویارویی و در مقابل، عملکرد انبیا و مصلحان به ویژه حضرت مهدی علیه السلام است. در گذشته از میان موانع متعدد، کفار، منافقان، مفسدان و متکبران بررسی شد. در این نوشتار، به بررسی دنیاطلبی و دنیازدگان میپردازیم. دنیاطلبی به معنای اسارت در دام دنیا، نه صرفاً تعلق به آن است، و این، از موانعی است که به طور جدی فراروی حضرت مهدی علیه السلام و منتظرانش قد علم میکند. آن حضرت، با تغییر نگاه جامعه به مظاهر دنیایی، به صورت علمی و عملی، این موانع را از فرارو حذف میکند. همچنین منتظران نیز باید به حل تعامل خود با آن بپردازند.
در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاههای کلبرگ و مدرسی دربارۀ پیدایش تشیع دوازدهامامی، بر پایۀ روش تاریخی ـ کلامی و با هدف مقایسۀ دیدگاهها و بیان کاستیها و اشتباهات کمترشناختهشدۀ این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازدهامامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریبا همسان، نیمة قرن چهارم هجری دانسته و در اینباره به موارد انعکاس اندیشة «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضا فاحش شدهاند؛ چنانکه هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیدهاند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاههایی ناهمگون و گاه متناقض داشتهاند. افزون بر این، کلبرگ به همپایگی واژة امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیمها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخههای کهن یک روایت» و «بیدقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.
مباحث مربوط به مهدی موعود( همواره مورد توجه اندیشمندان بوده و از جهات گوناگون بررسی شده است. به موازات تلاش ارزشمند دانشمندان مسلمان در تبیین صحیح آموزههای مهدوی، اسلامشناسان غربی نیز از این موضوع غافل نمانده و دربارۀ این باور اصیل اسلامی به اظهار نظر پرداختهاند. بیشتر دیدگاههای مستشرقان و مهدیپژوهان غربی، خواسته یا ناخواسته، از حقیقت مهدویت فاصله گرفته است که این امر، همت دوچندان مدافعان حریم امامت و مهدویت را در پاسخگویی به شبهات مطرح شده طلب میکند. اما با وجود تلاشهای انجام شده، روند نقد و بررسی مقالات و نوشتههای اندیشمندان غربی، بهویژه آنچه در دایرةالمعارفهای معتبر آمده، به کندی صورتپذیرفته است. نوشتار پیش رو، گام کوچکی در مسیر آشنایی با کلیاتی در اینباره است.