یکی از مسائل رجالی که از دیرباز توجه رجال شناسان را به خود جلب کرده، مسئله وجود یا عدم شخصی به نام « سلیم بن قیس هلالی» است، شخصی که یکی از کهن ترین کتاب های روایی شیعه منسوب به اوست و شهرت او نیز تا حد زیادی معلول همین انتساب است.رجال شناسان و صاحب نظران، دربارة این مسئله دو دیدگاه مختلف داشته اند: دیدگاهی که سلیم بن قیس هلالی را نه تنها شخصیتی واقعی، که شخصیتی بسیار برجسته و قابل توجه دانسته و با اوصافی مانند « جلیل القدر»، « من اولیاء امیرالمؤمنین(ع)» و ... از او یاد کرده است. و دیدگاه دیگری که سلیم بن قیس هلالی را نامی بی مسما، ساختگی و موهوم شمرده که اساسا هیچ گاه وجود واقعی نداشته و یا نامی مستعار پنداشته است که شیعیان کوفه از رهگذر تقیه به کار برده اند. به نظر نگارندة این مقاله، هر کدام از دو دیدگاه فوق قابل نقد است. شاید بتوان دیدگاه سومی را مطرح کرد که به واقعیت نزدیک تر باشد. سلیم بن قیس هلالی نه یک شخصیت تاریخی برجسته بوده است و نه یک شخصیت خیالی و ساختگی، بلکه یک شخصیت صرفا روایی بوده است که باید در بستر مناسب خود مورد مطالعه قرار گیرد. بستر مناسب برای مطالعة یک شخصیت روایی- بر خلاف آنچه برخی تصور کرده اند- منابع تاریخی نیست، بلکه منابع رجالی و حدیثی است. تحقیق و جست و جو در این منابع نیز به روشنی نشان میدهد که سلیم بن قیس هلالی به عنوان یک راوی مسلم و نویسندة احتمالی کتاب منسوب به او واقعیت داشته است.
فارسی: روایات معصومین (ع) در مسیر نقل، در قالب نسخه های متعدد و نقل های متفاوتی درآمده است. گاه یک روایت در یک یا چند کتاب به صورت مکرر نقل شده و در برخی از موارد، نقل های متفاوت یک روایت، در متن یا سند با یکدیگر تفاوت هایی دارد. هر چند مصادر ثانویه حدیث شیعه (برخلاف مصادر اولیه) برای شناسایی این روایات متحد تلاش فراوانی را شکل داده اند، ولی متاسفانه هیچ گاه متعرض مبانی نظری و مشکلات و مسایل آن نشده اند. در این مقاله، تلاش شده تا مباحثی از قبیل تعریف اتحاد و تعدد در روایات، فواید شناخت روایات متحد، معیارهای شناخت روایات متحد و مشکلات موجود در این مسیر به اجمال معرفی گردد. همچنین عملکرد دو کتاب وسایل الشیعه و جامع احادیث الشیعه در این باره مورد بررسی و مقایسه قرار خواهد گرفت. عربی: إن روایات المعصومین (ع) فی مسار نقلها وصلت الینا علی شاکلة النسخ المتعددة و الاستشهادات المختلفة. إذ نری أحیانا أن الروایة الواحدة نقلت من غیر مرة فی کتاب أو کتب، فی حین نری بعض الأحیان أن الاستشهادات المختلفة للروایة الواحدة یختلف بعضها عن بعض نصا أو سندا. و مع أن المصادر الثانویة للحدیث الشیعی (علی النقیض من المصادر الأولی) بذلت قصاری جهودها لمعرفة هذه الروایات المتحدة، غیر أنهما لم تتعرض قط للأصول النظریة و مشاکلها. تأسیسا علی ذلک حاولنا أن نعرف باختصار بعض هذه المباحث منها تعریف الاتحاد أو التعدد فی الروایات، فوائد معرفة الروایات المتحدة، مقاییس معرفة الروایات المتحدة و المشاکل المتوافرة فی هذا المسار. مضافا الی هذا قمنا بمعالجة فاعلیة الکتابین وسائل الشیعة و جامع أحادیث الشیعة و موازنتهما
در پی رشد دانش پزشکی و دستیابی بشر به فن آوریهای نوینی که استفاده از اعضای بدن و فرآوردههای آن را جهت درمان برخی از بیماریها فراهم ساخت، اندک اندک، پرسشهای فقهی حقوقیای را در این حوزه، از جمله، خرید و فروش اعضای بدن فرا روی نهاد. طرح این پرسش و پاسخ به آن، همان مهمی است که نوشتار حاضر، در پژوهشی نظری بنیادی، به روش توصیفی تحلیلی، در گستره فقه شیعه و با به کارگیری از منابع استنباط، نیل به آن را در هدف دارد. پس از تبیین محل بحث و رصد نمودن دیدگاههای موجود و بررسی ادله هر یک، سرانجام این نتیجه به بار آمد که خرید و فروش اعضای بدن، دارای مشروعیت تکلیفی و وضعی میباشد و ادله قابل کفایت، برای حرمت و بطلان و فساد این دسته از معاملات وجود ندارد.
بازشناسی دقیق مفهوم نصب و ویژگیهای این جریان منحرف عقیدتی و ارائه تعریف دقیق و منصفانه از آن بسیار حائز اهمیت است. به ویژه با عنایت به اینکه فقیهان امامی آثار و احکام خطیرکفر را بر ناصبی ترتیب دادهاند. این مقاله با ورود به میدان بحث فقهی، آرای گوناگون در باب مفهوم نصب را مورد تحلیل و سپس نقد فقهی قرار داده است. تحلیل و نقد دیدگاه افراطی مشایخ اخباری توسط فقیهان معاصر و تبیین دیدگاه ممتاز امام خمینی(ره) در اوج مباحث این مقاله نشسته است. سرانجام این مقاله به نتیجه منصفانه و محتاطانهای در باب مفهوم نصب نائل شده است