تحولات بیرونی مؤثر در ایران، افزون بر کاهش یک‌پارچگی فکری سلطنت مطلقه قاجار، به پیدایی دوره‌ای از مواجهه اندیشه تشیع با مؤلفه‌های تازه و بازاندیشی کنش‌گران مذهبی درباره عرضه راه‌کار برای رفع بحران نوگرایی انجامید. چنین وضعی به‌ویژه در آستانه عصر مشروطه و دهه پس از آن، موجب پویایی اندیشه‌ سیاسی و ارائه راه‌کارهایی در قالب نگارش رساله‌های سیاسی عالمان شیعه شد. مسئله پژوهش این است که آیا دگرگونی فکری این دوره از علما، تحولی «پارادایمی» بود یا در چارچوب تغییر روی‌کرد آنان در اوضاع بحران تفسیرپذیر است؟ این پژوهش با روش تحلیل گفتمان و تطبیق مفاهیم گفتمان دینی عالمان شیعی بر مفاهیم نوپدید در آن عصر جدید، استنتاج می‌کند که عالمان شیعه در آستانه عصر مشروطیت با حفظ اصول پارادایمی خود به تحول گفتمانی پرداختند و پس از مواجهه با بحران برآمده از حضور گفتمان نوگرایی، دو گفتمان مشروطه و مشروعه را طرح کردند. پیروان هر یک ازاین دو روی‌کرد، بر پایه منابع پربار تشیع و اجتهاد و تفسیر در این‌باره، کوشیدند که در رویارویی با مفاهیم جدید و گفتمان تازه، تفسیرهای دینی رقیبی عرضه کنند که حاصلش پویایی مکتب تشیع و جهش فکری ـ فرهنگی ایرانیان در آن اوضاع و احوال بود و عامل محرّک وقوع انقلاب مشروطه و پیدایی کنش فکری ـ اجتماعی به شمار می‌رفت کنش‌گران دینی با طرح نظریه بازگشت به اسلام اصیل، بر معانی روزآمد و خوانش‌های دینی تازه از مفاهیم گفتمان دنیای بیرونی، به انگیزه حلّ بحران متمرکز شدند.

منابع مشابه بیشتر ...

625ac638798ad.JPG

آغاز غیبت امام دوازدهم (عج): حیرت شیعیان و نقش عالمان شیعه در رفع آن

لطف الله جلالی

غیبت امام دوازدهم علیه‌السلام، به‌ویژه آغاز غییبت کبری که از سال 329 ق آغاز شد، آغاز دوران دشواری در جامعه شیعی به لحاظ اعتقادی بود که شیعیان، با بحران بزرگی مواجه شده و به حیرتی عجیب گرفتار شدند. نوشتار حاضر، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، پس از اشاره‌ای کوتاه درباره غیبیت صغری و کبری و چگونگی آغاز غیبت کبری، به بررسی وضعیت اعتقادی شیعیان و حیرتی که آنان بدان گرفتار شدند پرداخته و علل آن را بررسی کرده و سپس، به نقش برجسته عالمان شیعه برای رفع این حیرت پرداخته است. بر اساس این تحقیق، در این دوران، سردرگمی گسترده و بحرانی فراگیر دامنگیر شیعیان بوده که شیعیان از بغداد تا اقصی نقاط خراسان، درگیر آن بوده و باعث پراکنده شدن شیعیان به فرقه‌های گوناگون شده بوده است. سه عامل طولانی شدن غیبت، اختناق و شدت تقیه، و شبهه‌افکنی فرقه‌های دیگر به‌ویژه زیدیه و معتزله از مهم‌ترین عوامل پیدایش این بحران بوده است. اما آنچه اهمیت بیشتری داشت، نقش عالمان شیعه در زدودن این بحران و حیرت، و روشنگری آنان در این جهت بود. آثار بسیاری در قرن چهارم و پنجم هجری از سوی بسیاری از بزرگان شیعه نگاشته شد که نشانه اهتمام آنان به رفع بحران از جامعه شیعه به حساب می‌آید.

6252c5e02e9ff.JPG

بررسی فراز و فرود تعاملات سیاسی شیعیان امامیه با حکومت‌های غزنویان و سلجوقیان در ایران

فیض الله بوشاسب گوشه, محمد دشتی, حجت رحیمی

یکی از جنبه‌های مهم حکومت‌های مختلف ایران، سیاست مذهبی آنها بود که در ساختار حکومتی‌شان تأثیر بسزایی داشت. حکومت‌های بعد از اسلام ایران، عمدتاً به عنوان تابع خلیفه عباسی، ضمن در نظر داشتن جایگاه معنوی خلافت، به دنبال کسب اعتبار برای خود نیز بودند. سیاست مذهبی خلفا حمایت از اهل تسنن بود. حکومت‌های غزنوی و سلجوقی نیز بالطبع حمایت از اهل تسنن را به عنوان سیاست مذهبی برگزیدند. مسئله این پژوهش تبیین کنش‌ها و تعاملات سیاسی حکومت‌های غزنوی و سلجوقی با شیعیان امامیه است. ظاهراً غزنویان به عنوان صاحب روشی در سیاست مذهبی حکومت‌های ایران بعد از اسلام بودند که از مذهب به عنوان دستاویزی برای دست‌یابی به اهداف خویش سود می‌بردند. در ادامه، سلجوقیان نیز، به عنوان دنبال‌کننده روش آنها البته با تساهل بیشتر، همین رویه را در پیش گرفتند. آنها از یک سو با سرکوب مخالفان داخلی، با عنوان بدمذهبان، سیطره خویش را در درون قلمرو حفظ می‌کردند و از سوی دیگر به تنظیم مناسبات با خلافت مبادرت می‌ورزیدند تا مشروعیت دینی و سیاسی را از خلیفه عباسی دریافت کنند. در دوران تسلط ترکان غزنوی و سلجوقی بر ایران، شیعیان بر حکم مذهبی «تقیه» گردن نهادند و در خفا به فعالیت فرهنگی و نفوذ در دستگاه‌های حکومتی روی آوردند. این فعالیت‌ها در دوران سلجوقی خود را نشان داد. حضور رجال و علمای شیعه در مناصب اداری شهری، همچون قضاوت، نقابت، و مناصب اداری کشوری، همچون حضور د