از زمان ظهور دولت شیعی صفوی در ایران، تشیع علاوه بر آل عثمان به مسالهای جدی و مهم برای طبقۀ علما و مدرسیان قلمرو این دولت تبدیل شد. نفوذ معنوی خاندان صفوی در میان بخش قابل توجهی از ساکنان آناتولی در این مقطع زمانی، ناظران مدرسی را به این نتیجه رسانده بود که این سرزمین در آستانه تغییر مذهب از تسنن به تشیع قرار گرفته است. در شرایطی که این مهم به معنی بینتیجه بودن فعالیتهای تبلیغی و مدرسی ادوار پیشین بود، راهحل عاجل از نظر قاطبۀ این مدرسیان برخورد خشونتآمیز و تقابلی از سوی دولت عثمانی با گروههای هوادار صفویان در آناتولی بود. از این رو، مدرسیان مشهور و تأثیرگذار درصدد برآمدند با ایجاد جو روانی و تبلیغی و نیز با بهرهگیری از صدور فتاوای ضد شیعیـصفوی، دولت عثمانی را به تقابل نظامی با شیعیان آناتولی و صفویان برانگیزانند. به رغم همه این تلاشها، بایزید دوم از ستیز مستقیم با دولت نوپای صفوی روی برتافت و ضمن برخورد با برخی مظاهر شیعی، محدودیتهایی را برای هواداران صفویان و شاه اسماعیل به وجود آورد. اما با روی کار آمدن سلیم اول و انگیزههای سیاسی و شخصی او برای جدال با شیعیان و صفویان برای تثبیت قدرت خود، اوضاع را به گونهای پیش برد که مدرسیان توانستند با کنشهای خود زمینه لازم را برای یورش نظامی عثمانی به ایران و شیعیان فراهم آورند. بر این اساس بخشی از دلایل وقوع جنگ چالدران را باید در موضعگیریهای مدرسیان در قبال رشد گرایش¬های شیعی در آناتولی و ظهور دولت شیعی صفوی جستجو کرد.
خلّف المستشرقون أسلاف الباحثین الغربیین حالیاً تراثاً لا بأس به من الدراسات المشرقیة والإسلامیة إستفاد منه هؤلاء الباحثون، فالإستشراق تحوّل إلى مجالات علمیة بحتة أصبحت تدرسها الکلیات ومراکز الأبحاث، لکنّ تلک الأبحاث بقیت تخدم أهداف ومصالح الغرب الإمبریالیة فی بعض الموارد، إلا أن الکثیر منها حالیاً نابعة عن وجدان باحثین غربیین أحرار یصنّفون الکتب والأبحاث من أجل إرضاء أطماحهم البحثیة واستکمالاً لمسیرتهم العلمیة. ومن جملة الحقول البحثیة المهمة التی کتب فیها الباحثون الغربیون الکثیر من هذه الدراسات، هی الدراسات الإسلامیة والحدیث الشریف منها بالتحدید سیّما الحدیث الشیعی. ومن هؤلاء الباحثین المعاصرین أستاذ جامعة إدینبرا الدکتور أندرو ج. نیومان الذی شهدنا له العدید من المساهمات فی حقل الفکر الإمامی وبالتحدید دراساته فی الحدیث الشیعی وجهود علماء الإمامیة فی العصر الصفوی وتحدیداً فی موضوع جدلیة الدین والعلماء مع السیاسة ورجالها. وما نهدف إلیه من دراستنا هذه هو نقد کتاب الباحث نیومان الهامّ عن تاریخ الحدیث الشیعی فی القرون التأسیسیة للمذهب الإمامی وأثر النهجَین الفکریَین الهامَّین عند علماء الإمامیة وهما: النهج الأصولی والنهج الإخباری الذی یمثله قم والقمّیون آنذاک فی تدوین أقدم ثلاثة مجامیع روائیة عند الشیعة الإمامیة: المحاسن للبرقی (توفی بین 274ـ280 ه/ 887ـ893 م) وبصائر الدرجات للصفّار القمّی (ت 290 ه/ 903 م) والکافی فی علم الدین للکلینی الرازی (ت 329 ه/ 941 م) وفق منهج التحلیل التاریخی والإستقرائی للنصوص التاریخیة والروائیة سیّما من تلک الکتب.
نقش و جایگاه واقعه عاشورا در استمرار مذهب تشیع در ادوار مختلف تاریخی، موجب شده است تا تاریخنگاران وهابی در تکاپوهای خود برای ردّ و انکار مبانی عقیدتی و تاریخی تشیع، در قالب آثاری عاشورانگارانه به بررسی تاریخی این قیام شیعی رویآورند. تاریخ نگری منبعث از جریان عقیدتی-سیاسی وهابیت بهگونهای در این آثار خودنمایی میکند که موجب شده است تا بهجای به دست دادن تبیینهای متفاوت علمی و واقعبینانه، تصویری باژگونه و عمدتاً غیرواقعی از قیام امام حسین (ع) ترسیم و ارائه شود. تلاشهای مستمر برای فراگیر کردن این تصویر خاص و شاذّ از قیام عاشورا لازم مینماید تا عاشورا نگاری وهابیت، که میتوان از آن با تعبیر روایتی وهابی از واقعه عاشورا یادکرد، موردبررسی تحلیلی و انتقادی قرار گیرد. در شرایطی که عاشورا نگاران وهابی تلاش دارند با انتخاب عناوین مشابه با تاریخپژوهان شیعه درباره قیام امام حسین (ع)، جایگاهی را برای آثار عاشورا ستیزانه خود فراهم آورند، روایت آنها از واقعه عاشورا از ویژگیهای مشخصی برخوردار است که از آن جمله میتوان به مشروع جلوه دادن خلافت یزید بن معاویه به قیمت عصیان و خروج نشان دادن قیام امام حسین (ع) ویاران آن حضرت، برجسته کردن برخی مسائل حاشیهای برای زیر سؤال بردن مسائل اساسی مرتبط با قیام و نادیده انگاشتن اهداف اصلی این قیام و مسکوت گذاشته فلسفۀ آن اشاره کرد.
همزمان با تأسیس دولت ایلخانی در ایران(656 ق)، به علت قرار گرفتن مركز دولت ايلخاني در آذربايجان، اين ايالت مورد توجه و اهتمام ويژة شيعيان فرار گرفت. در این زمان، حضور خواجه نصيرالدين طوسي(د. 672 ق) به عنوان عالمي شيعي ونيز فردي با نفوذ در دستگاه ايلخاني، در آذربايجان را ميتوان به عنوان نقطة آغاز نفوذ تشيع در اين ايالت مورد توجه قرار داد. خواجه با توجه به موقعيت والايي كه در نزد سلاطين ايلخان، به ويژه هولاكو داشت، توانست از منافع شيعيان به نحو مطلوبي حمايت كند. او با به دست گرفتن تشكيلات اوقاف و استفاده گسترده از شيعيان در اين تشكيلات، جايگاه اجتماعي شيعيان را ترقي داد. همچنين، تعداد زياد شيعياني كه در ساية حمايتهاي خواجه، راهي آذربايجان شدند، امكان استمرار حضور تشيع را هم در دستگاه دولتي و هم در جامعة آذربايجان فراهم آورند.