نوشتار حاضر با مطالعه ی تاریخی و با رویکرد سیاسی، مشکلات و انحرافات جامعهی اسلامی عصر امام باقر و امام صادق(ع) را بررسی کرده و بر اساس الگوی روشی SWOT جامعهی شیعی را از بعد داخلی (به لحاظ قوتها و ضعفها) و خارجی (به لحاظ فرصتها و تهدیدها) مورد بحث و فحص قرار داده است. محصول نهایی این پژوهش، شناسایی راهبردهای سیاسی موردنظر دربارهی نحوه ی مواجهه و برخورد با انحرافات سیاسی و فرهنگی توسط صادقین(ع) است؛ لذا با تلفیق الگوی راهبردی ضعف تهدید، به راهبردهای سیاسی: تقیه، مدارا، تولی و تبری برای شیعیان آن دوره منتهی میشود
ائمه اطهار (ع)، حاملان اسرار الاهیاند که به دلیل اختلاف ظرفیت انسانها، به کتمانشان سفارش شدهاند. در متون روایی، توصیههایی درباره لزوم تقیه، کتمان و اشارتهایی در بهرهگیری از ایماء، اشاره و رمزگویی در باب مسائل دینی دیده میشود. در آموزههای ائمه ، تأکید بلیغ بر کاربرد این روشها در تعامل علمی و دینی با دیگران و نیز التزام به طبقهبندی حقایق، به وقت تبیین تعلیمات دینی وجود دارد. این نوشتار سخنان اهل بیت درباره این اصل را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که امامان شیعه برای حفظ و طبقهبندی اسرار و معارف دینی و در نتیجه برای محافظت از جامعه ایمانی، اصل کتمان سرّ را مطرح کردهاند. کتمان سرّ، اصلی راهبردی است که به منظور حفاظت از ایمان مخاطب و احتراز از آسیب به اعتقاد آنها در مقابل معارفی که ظرفیت درک آن را ندارند، تحقق یافته است؛ به گونهای که مراقبتنکردن از این اصل نتایج جبرانناپذیری به دنبال خواهد داشت.
دو قرن پایانی خلافت عباسیان، دورهای همراه با تحولات مهم و همچنین متفاوت برای شیعیان بود. از نیمه قرن پنجم، بخش مهمی از سرزمینهای اسلامی زیر سلطه سلجوقیان و سپس خوارزمشاهیان قرار گرفت. سلجوقیان پیرو و مدافع اهلسنت بودند، اما روابط آنها با خلافت عباسی فراز و نشیبهای زیادی داشت. خوارزمشاهیان نیز خود به عنوان یک مدعی در برابر خلافت ظاهر شدند. شیعیان به عنوان یک گروه تاثیرگذار و نقشآفرین در عرصه فرهنگ و سیاست، در مواجهه با دو نهاد سلطنت و خلافت چه نقشی داشتند و چه راهبردی در پیش گرفتند؟ تبیین مواضع و نقش شیعیان، موید این نکته است که آنها در این مقطع در مواجهه با قدرت، استراتژی مشخص داشتند و رویکرد آنها، تعامل با نهادهای قدرت و مشارکت در قدرت سیاسی برای حفظ امنیت و توسعه مسیر پیشرفت برای مکتب تشیع بوده است.