دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

543e246fd41b8.jpg

شخصیت شناسی ابوالخطاب

علیرضا کاوند

محمد بن مقلاص اسدی مکنی به ابوالخطاب یکی از غلات معروف در زمان امام صادق(ع) بوده است. او امام را تا مقام خدایی بالابرد و درباره ایشان غلو کرد.غلو در لغت به معنای تجاوز از حقوق و حقیقت است و مترادف آن را می توان افراط دانست ولی اصطلاحا به معنی اعطای مقام الوهیت و خدایی به ائمه اطهار (ع) و شراکت آنان در معبودیت است . در قرآن نیز صراحتا در سوره نساء آمده است:در دینتان غلو و افراط نکنید. اسامی گوناگونی را برای ابوالخطاب یادکرده اند که از جمله می توان به محمدبن زینب اسدی اجدع،ابوالخطاب بن ابی ذئب و جز اینها اشاره نمود. گزارش هایی در دست است که به تصریح آنها ابوالخطاب بر دستگاه خلافت منصور دوانیقی خروج کرده است. سعد اشعری می‌گوید:ابوالخطاب و یارانش که 70 نفر بودند در مسجد کوفه گردآمده و تظاهر به زهد می‌کرده‌اند و هرکدام در کنار ستونی از مسجد مردم را پنهانی به مسلک خود می‌خوانده‌اند هنگامی که عیسی بن موسی ـ والی منصور در کوفه ـ رسید گروهی را برای از بین بردن ابوالخطاب و یارانش روانه مسجد کرد که در نهایت پس از یک نبرد خونین همه یاران ابوالخطاب به قتل رسیدند و خود او نیز پس از مدتی توسط دستگاه خلافت به قتل رسید. روایت کشی نشان می دهد مرگ ابوالخطاب در سال 138 ق اتفاق افتاده است. از جمله فرق تشکیل یافته پس از ابوالخطاب می توان به معمریه پیروان معمر، بزیعیهپیروان بزیع، عمیریهعجلیه پیروان عمیر بن بیان عجلی ، مفضلیه پیروان مفضل صیرفی و خطابیه پیروان ابوالخطاب اشاره نمود. امام صادق(ع) از تمام این فرق بیزاری جست و چه در خفا و چه آشکارا ابوالخطاب و یارانش و هرکه را با او هم عقیده بود لعن و تکفیر نمود. از عقاید بارز ابوالخطاب می توان به اعتقاد حلول روح الهی در آدمی و تناسخ و اباحی گری اشاره کرد. با توجه به این که ابوالخطاب شخصیتی منفور و طرد شده به شمار می رود و عقاید باطلی را رواج داده است، نمی توان به مرویات و منقولات او وقعی نهاد و برآنها اعتماد کرد.

رجال/تک نگاری ها کلام و فرق/فرق/غلاه/کلیات
مقاله