مقالة «محسن بن علی(» که در شمارة پیشین مجلة طلوع نور به چاپ رسید، تلاش داشت تا تولد این فرزند و شهادت وی را بعد از پیامبر( مشکوک جلوه دهد. نویسنده در ابتدا، سه قرینه برای ولادت ایشان در زمان پیامبر( از اهل سنت ذکر میکند که بهشدت ضعیف است و نویسنده هم به آن معترف است و سپس برای قول دوم که سقط شدن ایشان بعد از پیامبر( بهوسیلة تهاجم مهاجمان بوده است، هشت روایت از معصوم و غیرمعصوم ذکر میکند و چون نقل چهارم از کتاب سلیم و نقل پنجم از کتاب اختصاص و نقل ششم و هفتم از کاملالزیارات و نقل هشتم از مفضل بن عمر است، به تضعیف این نقلها و کتابها میپردازد و در نهایت، مسئله را مشکوک مینمایاند.مقالة حاضر که در نقد مقالة «محسن بن علی(» تدوین شده است، سعی دارد ضمن پاسخگویی به برخی دعاوی مقالة مذکور، با اضافه کردن هفت روایت از معصوم و غیرمعصوم و بیان عبارت سی نفر از علمای قرن اول تا دوازدهم و بیان اقوال کسانی از شیعه و اهل سنت که این مسئله را جزء امور مشهور شیعه میدانند، مسئله را امری مسلم و قطعی معرفی کند و شهادت آن بزرگوار را ثابت کند.
داود بن أسد بن أعفر (يا عُفير. شايد هم اصلاً: عفر) أبو الأحوص المصري. بنابر گزارش نجاشي (ص ۱۵۷) او فقیه و متکلم و اهل حدیث بوده. پدرش هم از شیوخ اهل حدیث بوده است. تعبیر نجاشی ("اصحاب الحديث") به گونه ای است که ظاهرا مقصود از اهل حدیث بودن آن دو اين است که آن دو در حديث اهل سنت تخصص داشته اند. شايد به همين سبب باشد که در مجامیع روایی شیعی مانند کافی روایتی از آن دو موجود نیست. او دو کتاب درباره امامت داشته یکی كتاب في الإمامة على سائر من خالفه من الأمم، و دیگری کتاب مجرد الدلائل و البراهين.