ائمه اطهار (ع)، حاملان اسرار الاهیاند که به دلیل اختلاف ظرفیت انسانها، به کتمانشان سفارش شدهاند. در متون روایی، توصیههایی درباره لزوم تقیه، کتمان و اشارتهایی در بهرهگیری از ایماء، اشاره و رمزگویی در باب مسائل دینی دیده میشود. در آموزههای ائمه ، تأکید بلیغ بر کاربرد این روشها در تعامل علمی و دینی با دیگران و نیز التزام به طبقهبندی حقایق، به وقت تبیین تعلیمات دینی وجود دارد. این نوشتار سخنان اهل بیت درباره این اصل را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که امامان شیعه برای حفظ و طبقهبندی اسرار و معارف دینی و در نتیجه برای محافظت از جامعه ایمانی، اصل کتمان سرّ را مطرح کردهاند. کتمان سرّ، اصلی راهبردی است که به منظور حفاظت از ایمان مخاطب و احتراز از آسیب به اعتقاد آنها در مقابل معارفی که ظرفیت درک آن را ندارند، تحقق یافته است؛ به گونهای که مراقبتنکردن از این اصل نتایج جبرانناپذیری به دنبال خواهد داشت.
نوشتار حاضر، ترجمه مقال های از موشق آساتریان است که در مجله مطالعات اسامی از مجموعه انتشارات بریل، شماره 109 ، سال 2014 ، صص 329 - 347 به زبان انگلیسی منتشر شده است و به بررسی یکی از جدیدترین آثار محمدعلی امیرمعزی می پردازد. کتاب معنویت اسام شیعی: عقاید و اعمال، متشکل از چهارده پژوهش توسط محمدعلی امیرمعزی است که در دو دهه اخیر در مجموع هها و نشریات مختلف منتشر شد هاند. به ترتیب تاریخی، این مجموعه مقالات کل تاریخ اسام را پوشش م یدهند و توجه اصلی آ نها بر بعد باطنی و عرفانی فرقه شیعه است. رویکرد نویسنده، تاریخی و پدیدارشناسی است که با مطالعات انتقادی منابع، همراه با شناخت احساسات مذهبی و یافته ها و تجربیات عرفانی نویسندگان آ نها و شاید خوانندگان ترکیب می شود.
در تحقیقات به عمل آمده پیشین درباره صفویه, اهمیت منصب شیخ الاسلامی اصفهان در طی قرن هفدهم میلادی به عنوان بالاترین کانون مرجعیت دینی امپراتوری مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله بیان شده است که جایگاه خاص این مقام را از حدود 963/ 59 ـ 1555 می بایست در نظر گرفت; زمانی که شاه طهماسب, شیخ حسین بن عبدالصمد حارثی عاملی (م984/1576) را به شیخ الاسلامی قزوین منصوب نمود. احتمالا عزل ناگهانی حارثی از این منصب در حدود سال 970/1563 و جایگزینی معاصر بی پروای او, سید حسین بن حسن کرکی (م1001/ 93ـ992) به جای وی که برخوردار از حمایت قزلباش ها و به داشتن نظرات ضد سنی تند شناخته شده بود, در نتیجه تعارض دیدگاه ها بین این دو بوده باشد.