تحقق کارآمدی نظام جمهوری اسلامی، از مسائل اصلی جامعه ایران است. افزون بر مشکلات عینی در عرصههای مدیریتی کشور، مطرح شدن الگوی حکومت دینی در سطح بینالمللی نیز بیانگر اهمیت آن میباشد. با توجه به ابتنای نظام ج.ا.ا بر مبانی دینی، پژوهش حاضر در پاسخ به این پرسش که «فقه سیاسی امامیه در راستای کارآمدی نظام ج.ا.ا از چه سازوکارها برخوردار و نحوه تحقق آن کدام است؟» میکوشد با روش توصیفی ـ تحلیلی و تجویزی، این فرضیه را اثبات کند که «فقه سیاسی امامیه در راستای کارآمدی نظام ج.ا.ا از دو دسته سازوکارهای بینشی ـ ارزشی و سازوکارهای احکامی ـ رفتاری برخوردار است و وصول به این هدف، نیازمند کاربست رهیافت سیستمی جامعنگر به کارآمدی نظام ج.ا.ا و فقه سیاسی امامیه به صورت توأمان میباشد». ماهیت نظاممند و بههمپیوسته نظام سیاسی و فقه سیاسی، اقتضای اتخاذ مدلی علمی مینماید که پوششدهنده همه ابعاد، عناصر و تعاملات داخلی و بیرونی این دو متغیر بوده، قابلیت سازوکارهای فقه سیاسی را در راستای کارآمدی نظام ج.ا.ا و چگونگی اثرگذاری را به بهترین وجه ممکن تبیین کند.
در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاههای کلبرگ و مدرسی دربارۀ پیدایش تشیع دوازدهامامی، بر پایۀ روش تاریخی ـ کلامی و با هدف مقایسۀ دیدگاهها و بیان کاستیها و اشتباهات کمترشناختهشدۀ این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازدهامامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریبا همسان، نیمة قرن چهارم هجری دانسته و در اینباره به موارد انعکاس اندیشة «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضا فاحش شدهاند؛ چنانکه هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیدهاند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاههایی ناهمگون و گاه متناقض داشتهاند. افزون بر این، کلبرگ به همپایگی واژة امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیمها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخههای کهن یک روایت» و «بیدقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.
آراء رو به گسترش جریانهای فکری رقیب و معاصر با شیخ مفید(م.۴۱۳) درخصوص افضلیت امام، بخشی از دلایل نگارش کتاب الارشاد توسط این متکلم برجسته امامی میباشد. در این زمان برخی از گفتمانها با وجود باور به تفضیل علی(ع)، با صدور جواز امامت مفضول، بر مشروعیت خلافت متقدمین تاکید داشتند. برخی دیگر نیز علیرغم همسویی با امامیه در لزوم افضلیت امام- از مباحث امامت عامه- با باور به انطباق فضیلت خلفا بر ترتیب تاریخی خلافت آنان، بر عدم تفضیل و تقدیم حضرت علی(ع) رأی میدادند. در چنین فضایی مفید کتاب الارشاد را با تکیه بر آراء کلامی خویش در مسأله امامت همچون اثبات لزوم افضلیت امام و تفضیل علی(ع)، بهرهگیری از استنادات تاریخی و گاه آراء گفتمانهای رقیب، به رشته تحریر درآورد تا به حفظ هویت گفتمان امامی بپردازد. از اینرو شناسایی شاخصههای متکی بر مؤلفه افضلیت امام که شیخ در الارشاد در جهت اثبات تفضیل و تقدیم علی(ع) و طرد مشروعیت خلافت متقدمین از آنها بهره بردهاست، دغدغه اصلی این پژوهش را شکل میدهد. نتیجه این پژوهش توصیفی-تحلیلی نشان میدهد که شیخ با به کارگیری شاخصههایی چون برجستهسازی جایگاه و اعمال امام، طرد جایگاه و اعمال متقدمین به ویژه شیخین و طرد عملکرد صحابه در انتخاب افضل یا اصلح به این مهم پرداختهاست.
دانشمندان شیعه امامیه ، به اتفاق ، عرف را در حوزه تعیین مفاهیم ، گزاره های فقهی دارای اعتبار و حجت می دانند، و بنا بر نظـر برخـی از اصـولیان و فقهـای بـزرگ ، عرف افزون بر ایـن ، در حـوزه تشـخیص مصـادیق نیـز حجـت اسـت . در مقابـل ، دانشمندان شیعه امامیه به صراحت ، منکر کارآیی عرف ، به عنـوان منبعـی از منـابع فقه و استنباط احکام هستند. اما مذاهب اهل تسنن با وجود اختلاف هـای درونـی ، کم و بیش عرف را، به عنوان یکی از منابع فقه در کنار سایر منابع و مصادر معتبـر پذیرفته انـد. آیـه ١٩٩ سـورة اعـراف : «خـذ العفـو و امـر بـالعرف و اعـرض عـن الجا لین »، از مهم ترین آیات قرآنی است که ، دانشمندان اهل تسنن برای حجیـت و اعتبار استقلالی عرف بدان استناد و استدلال کرده اند. این مقاله با روش کتابخانه ای ، در گردآوری مطالب و شیوه اسنادی ، در نقل دیدگاه ها و روش تحلیـل محتـوا در تحلیل داده ها، دیدگاه مفسران به ویژه مفسران اهل تسنن را در زمینه مفاد آیه عرف ، از جهت افاده حجیت عرف ، به عنوان منبعـی مسـتقل از منـابع فقـه ، مـورد بررسی و تحلیل و نقد قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که ، در آیه عرف ، مراد از عرف و معروف ، اساسا عرف اصطلاحی نیست ، بلکه کار و یا خصلت نیـک ، مراد است که نیک بودن آن از راه عقل و یا شرع ، اثبات شده است .