عمادالدین نسیمی، از شاعران متعهد شیعی، با عاطفهای صادق و قلمی ساده و روان، اشعاری زیبا و دلانگیز در مدح و رثای پیامبر (ع) و اهلبیت (ع) ایشان به زبان ترکی سروده است. دیوان ترکی این شاعر نامدار ایرانی، بیانگر بخشی از فرهنگ و ادبیات این مرز و بوم است که تاکنون از لحاظ علمی به آن توجه نشده و غبار فراموشی همچنان بر صفحات آن سنگینی میکند. این پژوهش که اساس آن توصیف و تحلیل است، به تحلیل بنمایههای شیعی و نقد ادبی دیوان نسیمی میپردازد و بدین ترتیب، بخشی از ادبیات و فرهنگ شیعی کشور را معرفی میکند که در قالب زبان غیرملی تبلور یافته است. نسیمی در دیوان ترکی، خود را ولایی نامیده و از ولایت و حقانیت اهلبیت (ع) سخن گفته و در بیان بزرگی و کرامت پیامبر (ص) و اهلبیت: و بیان مظلومیت آنها به ویژه امام حسین (ع)، قلمفرسایی کرده است. وی شاعری صوفی است و هنگام سخن از اهلبیت (ع)، بیشتر از آیات قرآنی و اصطلاحات عارفانه مانند «تجلی»، «وحدت وجود» و «کشف و شهود» استفاده میکند. شعر شیعی نسیمی، به دلیل نگرش واقعبینانه، بیشتر جنبه خطابی دارد و خیال شعری کمتر در آن به چشم میخورد. همچنین شاعر تحت تاثیر آموزههای ادبیات عرفانی، در مدح اهلبیت (ع) به تغزل نیز میپردازد. غزل او هر چند رنگ و بوی غزل انسانی و زمینی دارد، به دلیل آمیختگی با آیات قرآنی و اوصاف فرازمینی، غزل عرفانی و روحی محسوب میشود.
موضوع پژوهش حاضر، بررسی آماری نقش موالی خاندان اشعری در کتب اربعه شیعه است که در آن، تعداد احادیث نقل شده از چهار تن از محدثان قمی قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری به نامهای احمد بن محمد بن خالد برقی، محمد بن حسن صفار قمی، علی بن ابراهیم بن هاشم قمی و محمد بن یحیی العطار در کتابهای الکافی، من لایحضره الفقیه، تهذیبالاحکام و الاستبصار فی مااختلف من الاخبار، نقش و تأثیر این محدثان را بررسی مینماید. با توجه به اهمیت و برجستگی مکتب حدیثی قم و راویان این شهر در این دوره تاریخی، میزان تأثیرگذاری محدثان قمی بر تألیف این کتب و تأثیر وضعیت این اجتماع شیعی بر روایات نقلشده از این راویان، مسأله اصلی پژوهش حاضر است. روش پژوهش توصیفی و گردآوری دادهها بر منابع کتابخانهای مبتنی است. نتیجه بهدست آمده از این پژوهش، نشان میدهد که فارغ از احادیث مشترک، در سند بیش از 43% احادیث کتب اربعه نام اینان دیده میشود که در کتاب کافی این رقم بیش از 75% احادیث را شامل میگردد که این به نقش پررنگ راویان قمی اشاره دارد. بیشترین احادیث نقلشده از اینان، مربوط به احکام ازدواج است و کمترین به احکام جهاد اختصاص دارد، اما در مقابل بیشترین درصد روایات نقلشده از این راویان در باب جهاد است.
تأثیر مذهب تشیع بر تمامی نواحی شیعهنشین و بهویژه ایران، نهتنها خود را از طریق جریانهای مذهبی، سیاسی و اجتماعی نشان داده، بلکه تأثیری شگرف بر هنر و میراث فرهنگی این مناطق نیز گذاشته است. نمونه این تأثیر را در آثار متعدد معماری، گچبری، کاشیکاری و به طور کلی آثار تاریخی و هنری میتوان دید که در مناطق مختلف ایران بر جای مانده است. آثار چوبی نیز به رغم ناپایداری و از بین رفتن بسیاری از آنها، در عین حال نمونههای باقیمانده، فرهنگ و هنر شیعی را بهویژه در زمینه کتیبهنگاری و درج مضامین و مفاهیم شیعی توسط هنرمندان زبردست دوران اسلامی، به نمایش گذاشتهاند. از جمله این یادگارهای ارزشمند و مستند، آثار چوبی استان فارس است که هم از نظر تعدد و هم از نظر مضامین شیعی، نمونههای بینظیری از تاریخ مذهبی، فرهنگی و هنری تشیع را در این ناحیه در برمیگیرند. موضوع این پژوهش، بررسی تاریخی و باستانشناختی آثار چوبی استان فارس است. این آثار که برای نخستین بار به صورت جامع، جمعآوری، کتیبهخوانی و تحلیل و بررسی تاریخی شده، نتایج بسیار مهمی از تاریخ تشیع دوازدهامامی را در منطقه فارس طی قرون چهارم تا سیزدهم قمری به دست میدهد.
تصاویر شاعرانه محصول تجربیات عاطفی و فکری شاعر است. نقش تصاویر شاعرانه در انتقال تجربیات (افکار و احساسات) و تامل در عناصر آن، بازتابی از جهان بینی شاعر محسوب می شود؛ چنانکه نمی توان از نقش آن در بازنمایی کیفیت اثر ادبی و همچنین میزان و سطح تاثیر آن بر مخاطب غافل ماند. بررسی این خصیصه و کارکرد آن در شعر شاعران شیعی در ادبیات عرب به عنوان شاخه ای از ادبیات اسلامی- که دربردارنده بخشی عظیم از اشعار عربی است- مساله ای است که این پژوهش با تلفیق شیوه توصیفی با تحلیل استقرایی به ترسیم آن پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که کارکرد تصویر در شعر شاعران شیعی، همچون سلاحی برای مبارزه با حاکمان و مسوولان وقت خویش است. شاعران شیعی با صدق عاطفی و درونی در به کارگیری تصاویر برای اثر گذاری بر جان مخاطبان، به اشعارشان شکوه و کمالی خاص بخشیده اند.
اهل بیت علیهم السلام بی شک و به شهادت قرائن عقلی و نقلی،قرآن ناطق و وارثان حقیقی علوم و معارف رسول خدا صلی الله علیه و آله به شمار می روند.در فرازهایی از روایات شیعی،اهل بیت علیهم السلام با وصف«امیران کلام»ستوده شده اند.از آنجا که فهم معانی کلام به فهم کلمه یا کلمات وابسته است،بی تردید دقت نظر و کاوش در دیدگاههای تفسیری اهل بیت علیهم السلام در تبیین معنا یا معانی مفردات قرآنی از اهمیت به سزایی در تفسیر قرآن برخوردار است.روش های تفسیر مفردات قرآن،متفاوت است که از آن میان،چهار روش تاویلی،توسعه یا تضییق معنا،بیان غایی و تصویری از اختصاص های روش اهل بیت علیهم السلام در تفسیر واژگان قرآن به شمار می رود.در پژوهش حاضر ضمن تشریح هر روش،نمونه هایی از آن در میراث تفسیری اهل بیت علیهم السلام بر شمرده شده و خاستگاه قرآنی برخی از این روش ها اثبات گردیده است.