شخصیت های برجسته ای در میان علمای شیعه وجود دارند که تاثیر بسزایی در احیا و انتقال علوم اهل بیت پیامبر (صلی اله علیه و آله) به نسل های بعدی داشته اند؛ از این میان شیخ صدوق از ویژگی های خاصی برخوردار است. حدود سیصد تصنیف به صدوق نسبت داده شده است که متاسفانه امروزه بیش از بیست و چند عنوان از این آثار در دسترس ما نیست. یکی از برجسته ترین آثار ایشان، «معانی الاخبار» است که در آن، احادیثی که در تفسیر معانی حروف و الفاظ است، آورده است. اهمیت کتاب «معانی الاخبار» بدان جهت است که آن، به منزله قاموسی در فهم معانی الفاظ و لطایف اخبار معصومین (علیهم السلام) می باشد. شیخ صدوق در نگارش این کتاب از برخی روش های ویژه استفاده کرده است که از آن جمله می توان به: اذعان صدوق به سوال کردن از معانی برخی احادیث از استادانش، بیان مکان و زمان استماع حدیث، استناد به اقوال لغویین، استدلالات کلامی، ازاله تشکیک از برخی خطب نهج البلاغه و ... اشاره کرد.
از ابتدای قرن سوم و با آغاز غیبت امام دوازدهم، عالمان مذهبِ شیعه اثنیعشری، نیاز به ایجاد و نگارش آثار حدیثی، فقهی، کلامی و جز آن را احساس کردند. شکلگیری چنین آثاری، با اهداف گوناگونی همچون: گردآوری احادیث امامان شیعه، پاسخگویی به دانشمندان دیگر فرقهها و مذاهب و آگاهسازی جامعه شیعه شکل گرفت. تمرکز مقاله حاضر، بر معرفی بخشی از این آثار است که در راستای هویتبخشی به جامعه شیعه نگاشته شدهاند. برای این منظور، با واکاوی پنج متن نگاشتهشده در سدههای سوم و چهارم هجری، یعنی: المؤمن، التمحیص، صفات الشیعة، فضائل الشیعة و مصادقة الاخوان و تحلیل الگوی نگارش این آثار و چگونگی انتخاب احادیث در آنها، به این نتیجه دست یافته است که هدف نگارش این متون، نه یک گردآوری ساده، بلکه ایجاد یک هویت دینی منسجم برای شیعیان امامیه بعد از غیبت امام دوازدهم و ایجاد تمایز میان آنها به مثابه یک گروه مستقل و متفاوت با دیگر فرقههای مذهبی است. این هویت فرقهای، سه جنبه مهمّ: هویت اخلاقی، هویت اجتماعی و هویت فقهی ـ احکامی داشت
تحتوي مصادر حديث الشيعة على كمٍّ كبير بل هائل من تراث أئمة أهل البيت (عليهم السلام) وما رُوي عنهم، ولكنّ نعلم أن رواياتهم وأخبارهم ليست منحصرة في مصادر الشيعة فقط، والباحث في تراثهم (عليهم السلام) يجد في ثنايا مصادر التراث الإسلامي القديمة بمختلف مواضيعها، كالفقه والحديث والسيرة والتاريخ، مرويات كثيرة أخرى عن أئمة أهل البيت (عليهم السلام).
علی (ع) آگاه ترین فرد به قرآن کریم و تفسیر و تبیین آن کتاب الهی بعد از رسول خدا (ص) بوده است. نقل های متنوعی از ایشان در ابواب گوناگون فقهی برجای مانده است که نشان دهنده دیدگاه های حضرت درمورد آیات فقهی است. براساس روایات، علی (ع) در موضوعات مختلف احکام توصیه ها و تبیین هایی داشته است که مراجعه به کتب تفسیری، مخصوصا تفاسیر روایی، صحت این ادعا را اثبات می کند. علی (ع) در سخنان خود به تفسیر آیات مرتبط با طهارت، نماز، زکات، خمس، روزه، حج، و جهاد پرداخته است که از فروع دین اند. علاوه بر این، در میان بیانات ایشان به برخی دیگر از مباحث تفسیری در برخی معاملات و عقود مثل دین، وصیت، نذر، قسم، نکاح، و طلاق پرداخته شده است. حضرت امیر (ع) به اموری مثل اطعمه و اشربه، ارث، حدود، قصاص، و قضا نیز می پردازند که از مباحث فقهی هستند. این مقاله به تحلیل و بررسی روایات مربوط به احکام از دیدگاه علی (ع) می پردازد
گرایش به خدا در فطرت انسانها قرار داده شده و آدمی در طول تاریخ در پی شناختن خدای خود بوده و بسا که در این مسیر مصادیق ناشایست را به عنوان خدا پرستیده است. برخی برای شناخت خدا او را به انسان یا موجودات دیگری تشبیه میکنند و حتی قائل به تجسم خدا میشوند، و برخی دیگر برای در امان ماندن از تشبیه دچار تنزیه مطلق میگردند و میگویند که ما را راهی برای شناخت خدا نیست. امام علی (ع) تشبیه را رد کرده و برای رد آن، ادلهای به میان آورده است. از آن جمله: همتا نداشتن خدا، اینکه شباهت مخلوقات به یکدیگر دلیل بیهمتایی خداست، احاطهناپذیری خدا و.... او برای رد تجسیم نیز، ادله و شواهدی آورده است، همچون اینکه عظمت نفوذناپذیر خدا مانع رؤیتاش است، و نیز تقدم زمانی خداوند، همانند نداشتن او، مکانمند نبودن او، خستگیناپذیری و عدم عجز و عدم تحمل رنج و...؛ و در این راستا آیات موهم تجسیم را تأویل کرده است. علی(ع) تنزیه مطلق را قبول ندارد و قائل به این است که خدا را در حدی که خود خدا و پیامبراناش معرفی کردهاند و بر اساس آیات و افعالاش میتوان شناخت؛ ولی برای شناخت ذات و کنه صفاتاش راهی نیست. او برای تنزیه نیز ادلهای آورده است، مثل: حد نداشتن خدا، محاط نبودن خدا، و توصیفناپذیری خدا.