يكى از مباحث درخور مطالعه در ساحت تاريخ كلام اماميه، شيوه مواجهه و تعامل متكلّمان امامى با فلسفه و آموزههاى فلسفى در دورههاى گوناگون است. بر پايه مطالعه حاضر، در سده ششم هجرى، مواجهه اماميان با فلسفه، بر دو گونه رويارويى مثبت، و رويارويى منفى و انتقادى، صورتْ بسته است. در بخش مواجهه مثبت، گونههايى چون: به كارگيرى مبانى و آموزههاى فلسفى در اثبات مسائل كلامى، پذيرش برخى آموزههاى فلسفىِ مغاير آموزههاى كلامى، تاريخنگارى فلسفى، نقل سخنان فيلسوفان در متون اخلاقى، مناقب نگاشتهها و تفاسير قرآن كريم، قابل شناسايىاند. مواجهه منفى با فلسفه و آموزههاى فلسفى نيز در سه شكل نقد عمومى، ردّيهنگارى و نقد مبانى و آموزههاى فلسفى، صورت بسته است. مهمترين مسائل اختلافى و مورد نقد متكلّمان امامى نيز عبارتاند از: نحوه فاعليت خدا، ديرينگى جهان، فلسفه آفرينش، حقيقت انسان، معاد، قول به طبايع، معجزه و راه شناخت پيامبران. در كتاب نقض، مواجهه مثبت با فلسفه، نمودى ندارد و رويكرد نويسنده به فلسفه و آموزههاى فلسفى، سراسر منفى و انتقادى است.
یکی از مشهورترین بازخوانی های علی شریعتی از سنت، نظریه امت و امامت اوست. دراین مقاله تحلیل نظر شریعتی درباره امامت نسبت این نظریه از سویی با آراء متکلمان متقدم شیعه و سنت کلامی این مذهب و از سوی دیگر با نظریه دیکتاتوری پرولتاریا در مارکسیسم سنجیده شده و سپس به بررسی و ارزیابی تلاش علی شریعتی برای بازخوانی مفهوم امامت نیز پرداخته است.
دوره امامان متاخر(ع) از سال 183ق با شهادت امام کاظم(ع) شروع شده و در سال 260ق با شهادت امام حسن عسگری(ع) خاتمه می یابد. گروه های مختلفی که ائمه متاخر(ع) با آن ها روبرو بودند، به سه دسته ملحدان، اهل کتاب و مذاهب اسلامی قابل تقسیم بندی اند که شیوه های برخورد این بزرگواران با این گروه ها می تواند برای مرمشق و آموزنده باشد. ازبررسی سیره و تاریخ زندگی امامان متاخر(ع) برمی آید که آن ها برخوردهای زیادی با افکار و باورهای نادرست و منحرف داشتند و شرایط سخت و اختناق شدید باعث نشده که از تبیین درست راه مستقیم دست بردارند، شیوه های علمی که ائمه متاخر(ع) از آن ها استفاده کردند، عباتنداز: تبیین عقلی آموزه مورد شبهه، رفع کج فهمی ها با تبیین صحیح آموزه های اعتقادی، استفاده از مقبولات خصم، بیان پیامدهای اعتقادی، شناسایی و نقد ریشه باور انحرافی، ذکر احتمالات و انتخاب احتمال درست، استفاده از حصر عقلی، بیان تعارض آموزه انحرافی با قرآن، ارائه معیار صحت و سقم حدیث، پاسخ به شبهه با طرح احتمالی و افشای زهدنمایی منحرفان.