شأن نزولنويسي از زمانهاي دور مرسوم بوده و در آن، اسباب نزول آيات قرآن از معصومان( و صحابه نقل ميشده است كه در فهم آيات تأثير زيادي داشتند. از جمله مطالبي كه در كتابهاي اسباب النزول و تفاسير در شأن نزول سوره انسان نوشتهاند، اين است كه آيات ابتدايي اين سوره، پس از انفاق علي(، فاطمه( و فضه نازل شده است. اهل سنت و شيعه در اصل مطلب تقريباً اتفاق نظر دارند و تنها برخي ادعا كردهاند كه اين سوره مكي است تا آن را در مورد اهل بيت(عليهم السلام) ندانند؛ حال آنكه وجود اسير در مكه براي مسلمانان ممكن نبوده است. اختلاف اساسي در جزئيات داستان انفاق است كه برخي روايات، آن را پس از نذر اهل بيت و شفا يافتن حسنين(، در سه شب متوالي ميدانند كه اهل بيت تمام غذاي خود را به مسكين، يتيم و اسير بخشيدند و خود بدون غذا خوابيدند و تنها با آب افطار كردند و در پاداش آن، مائدة آسماني فرود آمد. اين دسته از روايات، سند متصلي ندارند و در دلالت نيز ضعيفاند، ولي آنچه علي بن ابراهيم در تفسير بيان داشته، امري ممكن، داراي سندي موثق و صحيح بوده و به صورت مرسل نقل شده است. اين روايت اشاره به نذر اهل بيت(و روزه و انفاق در يك شب و آن هم از حلواي مخصوصي ميكند و گوياي بيش از آن نيست. اعتقاد ما بر اين است كه بيش از اين، محصول نقل قصهگويان و روات غالي بوده كه خواستهاند با بال و پردادن به داستان، آن را عجيب جلوه دهند و به خيال خود بر فضيلت اهل بيت(عليهم السلام) بيفزايند.
مصحف امام علی(ع) که نسخه دستنوشته آن حضرت از قرآن کریم به املاء پیامبر اکرم(ص) میباشد جزء میراث و منابع گرانبهای علوم امامان شیعه است. وجود این مصحف بر طبق روایات هر دو مذهب شیعه و اهلسنت مورد تأیید قرار گرفته و غیرقابل انکار میباشد. دیدگاه مشهور عالمان شیعه این است که محتوای مصحف علی(ع) در ترتیب سورهها و احتمالاً در تعداد اندکی از آیات و وجود تفسیر و تأویل آنها با مصحف موجود تفاوت دارد. اما برخی از معاصران معتقدند که میان این مصحف با قرآن موجود در چینش آیات و سُوَر تفاوتی نیست بلکه صرفاً در مصحف علی(ع) تفسیر، تأویل و شأن نزول آیات ذکر شده است. در این نوشتار ضمن معرفی محتوای این مصحف، دیدگاههای مختلف شیعه و سنی مورد بررسی قرار گرفته و شبهات وهابیت در رد وجود مصحف پاسخ داده شده است. نیز به نقد و بررسی دیدگاههای متفاوت دانشمندان شیعه در نحوه چینش آیات و سُوَر مصحف امام(ع) پرداخته و ضمن نقد برخی از نظریات که تفاوت دو مصحف را فقط به چینش سورهها فروکاهیدهاند، دیدگاه معاصران مقبولتر ارزیابی گردیده است.
بدون تردید مرجعیت علمی، یعنی تبیین و تفسیر آیات مبهم و متشابه و بیان معارف و احکامی که به روشنی و صراحت در قرآن کریم نیامده، مانع برداشت نادرست و نزاع علمی در میان مسلمانان است. این امر از شئون و وظایف پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله است که پس از ایشان به اهل بیت علیهم السّلام واگذار شد. یکی از ادله مهم این مسئله که در منابع روایی اهل سنت نیز به آن پرداخت شده، روایات نبوی مورد پذیرش اهل سنت است. ایشان معتقدند اگر چیزی با سنّت نبوی که در راس آن سخنان رسول خداست اثبات شده باشد، حجت و معتبر است. احادیثی مانند ثقلین، مدینه العلم و سفینه نوح از جمله روایات بیان کننده مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السّلام است که در این نوشتار با روش تحقیق تحلیلی- توصیفی و با مراجعه به منابع کتابخانه¬ای، چگونگی دلالت آنها بر مرجعیت علمی عترت پیامبرصلی الله علیه و اله با تکیه بر منابع مکتوب اهل سنّت بررسی شده است. در این جستار این نتیجه به دست آمده است که پاره¬ای از این احادیث تنها در مورد حضرت علی علیه السّلام وارد شده است، اما از آنجا که علم آن حضرت بعد از ایشان به دیگر امامان منتقل شده است، این شان شامل دیگر معصومین علیهم السّلام نیز خواهد شد.
علی (ع) آگاه ترین فرد به قرآن کریم و تفسیر و تبیین آن کتاب الهی بعد از رسول خدا (ص) بوده است. نقل های متنوعی از ایشان در ابواب گوناگون فقهی برجای مانده است که نشان دهنده دیدگاه های حضرت درمورد آیات فقهی است. براساس روایات، علی (ع) در موضوعات مختلف احکام توصیه ها و تبیین هایی داشته است که مراجعه به کتب تفسیری، مخصوصا تفاسیر روایی، صحت این ادعا را اثبات می کند. علی (ع) در سخنان خود به تفسیر آیات مرتبط با طهارت، نماز، زکات، خمس، روزه، حج، و جهاد پرداخته است که از فروع دین اند. علاوه بر این، در میان بیانات ایشان به برخی دیگر از مباحث تفسیری در برخی معاملات و عقود مثل دین، وصیت، نذر، قسم، نکاح، و طلاق پرداخته شده است. حضرت امیر (ع) به اموری مثل اطعمه و اشربه، ارث، حدود، قصاص، و قضا نیز می پردازند که از مباحث فقهی هستند. این مقاله به تحلیل و بررسی روایات مربوط به احکام از دیدگاه علی (ع) می پردازد
گرایش به خدا در فطرت انسانها قرار داده شده و آدمی در طول تاریخ در پی شناختن خدای خود بوده و بسا که در این مسیر مصادیق ناشایست را به عنوان خدا پرستیده است. برخی برای شناخت خدا او را به انسان یا موجودات دیگری تشبیه میکنند و حتی قائل به تجسم خدا میشوند، و برخی دیگر برای در امان ماندن از تشبیه دچار تنزیه مطلق میگردند و میگویند که ما را راهی برای شناخت خدا نیست. امام علی (ع) تشبیه را رد کرده و برای رد آن، ادلهای به میان آورده است. از آن جمله: همتا نداشتن خدا، اینکه شباهت مخلوقات به یکدیگر دلیل بیهمتایی خداست، احاطهناپذیری خدا و.... او برای رد تجسیم نیز، ادله و شواهدی آورده است، همچون اینکه عظمت نفوذناپذیر خدا مانع رؤیتاش است، و نیز تقدم زمانی خداوند، همانند نداشتن او، مکانمند نبودن او، خستگیناپذیری و عدم عجز و عدم تحمل رنج و...؛ و در این راستا آیات موهم تجسیم را تأویل کرده است. علی(ع) تنزیه مطلق را قبول ندارد و قائل به این است که خدا را در حدی که خود خدا و پیامبراناش معرفی کردهاند و بر اساس آیات و افعالاش میتوان شناخت؛ ولی برای شناخت ذات و کنه صفاتاش راهی نیست. او برای تنزیه نیز ادلهای آورده است، مثل: حد نداشتن خدا، محاط نبودن خدا، و توصیفناپذیری خدا.