در این نوشته، نویسنده سعی دارد تا دیدگاه و موضع گفتمان جمهوری اسلامی ایران را در قالب مبحث حقوق بشر بررسی کند. این مهم، با توجه به روش تحلیل گفتمانی لاکلاو موف در قالب استنباط و تدوین دو زنجیره نفی ها و زنجیره اثباتهاصورت می پذیرد. در بررسی گفتمان حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران، سعی کرده ایم نظرات سازندگان این گفتمان را و همچنین متن قانون اساسی را به عنوان متن گفتمان در نظر بگیریم واین مسئله را در چهار مفهوم کلیدی حقوق بشر -به دلیل محدودیت کار-یعنی آزادی، برابری، حق حیات و کرامت انسانی بررسی کنیم. این چهار مفهوم را ابتدا در قالب زنجیره نفی ها بررسی کردیم یعنی معنایی از این چهار مفهوم که جمهوری اسلامی نمی پذیرد و به واسطه همین همواره به نقض حقوق بشر از سوی گفتمان حقوق بشری غرب مواجه می شود را بر می شماریم، سپس در قالب زنجیره اثباتها گفتمان حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران را تنظیم می کنیم. هدفی که این تحقیق دنبال می کند آشکار کردن گفتمان جمهوری اسلامی در زمینه حقوق بشر به منظور پاسخ به شبهات مبنی بر نقض حقوق بشر توسط ایران می باشد.
فقه سیاسی شیعه مانند هر دانش اسلامی دیگر مبتنی بر مبانی نظری خاصی است که توجیه کنندهء گزارهها و اعتباردهندهء استدلالها و مبین شیوههای استنباط و نظریهپردازی آن به شمار میآید.در مقالهء حاضر،با اعتقاد به ضرورت ارتقای معرفتشناختی فقه سیاسی از دانش احکام مربوط به زندگی سیاسی به دانش سیاسی اسلامی و به توضیح مبانی کلامی فقه سیاسی شیعه پرداخته شده است.نویسنده پس از ایضاح مفهومی کلام و فقه سیاسی و تبیین رابطهء ایندو،به تبیین«اصل ربوبیت الهی»،«اصل عصمت»و«اصل عدم تعارض عقل و وحی»بهعنوان مهمترین آموزههای کلامی شیعه و تأثیر آنها بر اثبات«حقانیت قرآن»،«حقانیت سنت و اجماع»و«حقانیت عقل»پرداخته است.او حجیت استدلالهای فقهی و نظریهپردازیهای فقیهانه در حوزهء سیاست را براساس منابع چهارگانه کتاب، سنت،اجماع و عقل توضیح میدهد.