زنان ايراني در دو دهه اخير و به واقع پس از انقلاب اسلامي در مقايسه با گذشته، به نيروي اجتماعي جديدي در تحولات تبديل شدهاند و نقشها و وظايف تازهاي را برعهدهگرفتهاند. نقشهايي كه در گذشته يا به آنها واگذارنشده، يا در حوزهاي محدود بوده و يا از عدم آگاهي و بيميلي آنان ناشيشدهاست. اين مقاله در پي آن است كه با روش مشاهده مشاركتي ميزان و نحوه حضور زنان را در عزاداري حسيني در تهران و در مقايسه با گذشته، بهويژه قبل از انقلاب اسلامي بررسي كند و درواقع به اين پرسش پاسخدهد كه در اثر تغييرات صورتگرفته در دهههاي اخير در ساختار مراسم عزاداري حسيني، چه تحولي در نقش و جايگاه زنان در اين عزاداريها ايجادشدهاست. در ادبيات مربوط به زنان ايران به نقش زنان در حوزههاي گوناگون اجتماعي، اقتصادي و سياسي پرداختهشدهاست. ولي با وجود اينكه مراسم ديني در ايران براي زنان، مشاركت عمدهاي را بههمراه داشته، در مطالعات علمي كمتر به آن توجه شدهاست. در واقع مقاله حاضر با مقايسه حضور زنان در عزاداريها نشان ميدهد، در گذشته مشاركت زنان در عزاداريها بيشتر جنبه حاشيهاي داشته و امروزه زنان نقش محوري و كانونيتري را بهعهدهگرفتهاند و فعاليتهاي جديدي در ساماندهي، مديريت، طراحي و برنامهريزي در اجراي مراسم عزاداري و نظارت بر نحوه عزاداري ايفا ميكنند.
"مراسم سوگواری دهه محرم در دار السلام برگزاری مراسم عزاداری ماه محرم به ویژه روز اول تا پایان روز عاشورا از اهمیت بسیار زیادی برای شیعیان خوجه اثنی عشری شرق آفریقا برخوردادر است و در واقع یکی از مهمترین مناسبتهای مذهبی آنها به شمار میرود. یکی از جالبترین مراسم عزاداری دهه محرم در بین شیعیان خوجه اثنی عشری ساکن شرق آفریقا برپایی مراسم سوگواری در مسجد مرکزی شیعیان در دار السلام است که با نظم و ترتیب خاصی برگزار میشود. عزاداری ماه محرم شیعیان خوجه اثنی عشری حتی مورد توجه و احترام سایر ادیان نیز میباشد و علاوهبر زنان هندو دار السلام که به شبیه حضرت امام حسین(ع)تبرک میجویند مسیحیان ساکن بخش قدیمی شهر مومباسا کنیا نیز(که معمولا مراسم عاشورا در این قسمت انجام میگیرد) معتقدند ضمن رعایت احترام این عزاداران نباید مانع اعمال مذهبی آنها شد."
مناسک عزاداري عاشورا، در دوره هاي مختلف تاريخي علاوه بر صورت بندي هايي مختلف، پذيراي ديدگاه هاي نظري و گفتمان هاي متنوعي نيز بوده است. اين گفتمان ها تحت تاثير اوضاع اجتماعي- سياسي ساخت يافته و امکان رشد و بازتوليد نظام فکري خاص خود و تاثير آن بر جامعه را مي يابند و به جهت اين تاثيرگذاري بررسي پيرامون گفتمان هاي مذکور از منظر جامعه شناختي ضرورت مي يابد و آنچه در ادامه مي آيد نتيجه پژوهشي است در اين باره، که توصيف ويژگي هاي گفتمان هاي متاثر از محتواي مناسک عاشورا و همچنين تفسير معاني مورد نظر اين گفتمان ها را مدنظر داشته است. اين تحقيق به روش کيفي و با اتکا به نظريات دورکيم و روش تحليل گفتمان فرکلاف به بررسي محتواي نشريات مرتبط با موضوع عاشورا که در سال 1389 چاپ شده پرداخته (با استفاده از نمونه گيري نظري هدفمند و ناهمگون) و در نتيجه آن سه نوع گفتمان: 1. گفتمان علمي-آکادميک 2. گفتمان ادبي- هنري 3. گفتمان کلامي- فقهي تشخيص داده شده است.
مساله اصلی این مقاله، نوع ارتباط و پیوستگی ابژه های فرهنگی و اجتماعی، ارزش های دینی و هویت نسلی است. این امر از آن روست که در مطالعات فرهنگی و مطالعات نسلی، برای بیان شکل گیری و تحول هویت، به تقش عواملی چون ابژه ها، ارزش ها، و شرایط اجتماعی و فرهنگی اشاره شده است. از این میان نقش ارزش ها و ابژه ها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. شواهد و تجربه تاریخی در ایران نیز تایید کننده داعیه مفهومی فوق است. به عبارت دیگر هویت نسلی در ایران، با فرض تغییر پذیری ارزش ها و ابژه ها، تحقق یافته است. تفاوت در استفاده از ابژه ها و داشتن تجربیات دوره ای که بعضا مشترک و برخی متفاوت از هم می باشند، تمایز گذاری بین نسلی که اساس هویت نسلی است، را امکان پذیر می کند. ابژه ها در عین حال که سازنده هویت های نسلی (1- نسل قبل از انقلاب، 2-نسل انقلاب و جنگ،و 3- نسل جوان، نسل بعد از انقلاب و جنگ) هستند، عامل تمایز و پیوند بین آنها نیز می باشند. اثبات امر فوق با استفاده از روش مقایسه ای (ابژه ها و نسل ها) و نظام مفهومی نسلی در مطالعات نسلی (اینگلهارت و بالس) دنبال شده است.