ورس که در سال های انقلاب مردم مناطق مرکزی و شیعیان افغانستان نقش مهم و مرکزی را برای ایشان ایفا کرد، دارای آیین ها و رسوم خاص خود در عزاداری ها می باشد که در سه گروه قابل تقسیم است: عزاداری محرم و صفر، مراسم های درگذشت و ختم افراد و جمعه خوانی ها.
درباره زمان پیدایش و شکلگیری مراسم روز عاشورا در میان جوامع شیعی، با استناد به گزارشهای مورخان معتبر عراقی همچون ابن جوزی (المنتظم، ج۱۴، ص۱۵۰) و ابن اثیر (الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۵۴۹) مبنی بر عزاداریهای شیعیان بغداد در روز عاشورا که در زمان معزّالدوله دیلمی (حکومت: ۳۳۴-۳۵۸ق) از سال ۳۵۲ق آغاز شد و در سالهای بعد نیز ادامه یافت، دیدگاهی که میان بسیاری از اسلامشناسان و پژوهشگران تاریخ تشیع، از جمله علیاصغر فقیهی (تاریخ آلبویه، ص۳۰)، هاینس هالم (شیعه، ص۶۱)، حمزة الحسن (طقوس التشیّع، ص۴۴۰) و دیگران رواج یافته، آن است که این عزاداریها، نخستین مراسمهای رسمی و عمومی روز عاشورا در میان جوامع شیعی بوده و در واقع آلبویه نخستین حکومتی بودهاند که برپایی چنین مراسمی را حمایت کرده و به ترویج آن پرداختهاند. چنانکه گزارشهای همان مورخان، حاکی از برپایی مراسم جشن و سرور روز غدیر پیش از مراسم سوگواری روز عاشورا، یعنی به فاصله زمانی کمتر از یک ماه از آن بوده است.
حکومت صفویه (907ـ 1135ق)، ویژگیهایی دارد که آن را نسبت به ادوار پیشین تاریخ ایران متمایز میسازد. از جمله وجوه تمایزش، بُعد مذهبی است. اجرای آیین عزاداری عاشورا در دولت صفویان، از دغدغههای دیرینه و از عناصر اساسی هویتبخش و تمدنساز در فرهنگ شیعه است؛ چندانکه صفویان، ساخت اجتماعی ایران را با تأکید بر هویت مذهبی و ملی جدیدی تعریف کردند. این پژوهش، درصدد است با روش توصیفی ـ تحلیلی، ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعهشناختی در تحلیل پدیدههای تاریخی، نقش آیین عزاداری عاشورا در فرایند تمدنی دولت شیعی صفویه را در چشمانداز حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه بهعنوان زیربنایی برای دورههای بعد (قاجار و ...) بررسی و تحلیل نماید. مبتنی بر این رویکرد، پرسش اصلی پژوهش پیشرو این است که آیین عزاداری عاشورا در عصر صفویه از چه ویژگیهایی برخوردار بوده و آیا توانسته خود را به عنوان یک کانون پیشرو و تمدنزا معرفی کند؟ نتیجه بررسیها، نشان میدهد دولت صفویه با بهرهمندی از عناصری چون: رسمی کردن مذهب تشیع، استقلال و آزادی سیاسی حکومت، نفوذ اجتماعی روحانیان و گسترش آیین و شعایر شیعی و رسوخ آیینهای مذهبی در فرهنگ عمومی، به تدریج از کارکرد آیین عزاداری عاشورا در تمدنسازی، ایجاد انسجام و یکپارچگی در ایران آن زمان استفاده کرد.
شیعیان در نسب نگاری عمومی نقشی برجسته داشتند و از پیشروان این علم بودند. آنان با استفاده از منابع شفاهی چون نقل از نسب دانان نخستین و گفتگو با عالمان و شیوخ قبایل و نیز منابع مکتوب چون کتب پیشینیان، کتیبه ها و سنگ قبر ها، به ثبت انساب اقدام کردند. نوشته های نسب نگاران شیعی به ویژه ابن کلبی از منابع اصلی نسب نگاران بعدی اعم از شیعه و سنی بوده است. همچنین کتاب الاکلیل همدانی که نوآوری خاصی در استفاده از منابع دست اول چون کتیبه ها و سنگ قبر ها در انساب نگاری دارد از این دست آثار است. این نوشتار ضمن بررسی تالیفات مهم و اساسی شیعیان در نسب نگاری عمومی به نقاط برجسته و تاثیرگذار آن ها در این حوزه می پردازد و از میزان سهم شان در این دانش سخن می گوید.