شهداى سادات و شيعه در زمان امامت امام جواد (ع) موضوع اين نوشتار است كه هم شهداى قيامهاى شيعى را شامل مىشود و هم آنهايى كه به صورت فردى و يا در زندان به شهادت رسيدند؛ يعنى در محدوده زمانى دوران هفده ساله امامت آن حضرت (204- 220 ق). قتلعام برادران و نزديكان امام رضا (ع) در همان ابتداى امامت امام جواد (ع) به دست مأمون، موضوعى است كه تقريباً بيشتر تاريخنگاران به آن اشاره كردهاند. معروفترين اين شهدا محمد و زيد بن موسى بن جعفر (ع) در خراسان و احمد و محمد بن موسى بن جعفر (ع) در فارس بودند كه به دست مأموران مأمون به شهادت رسيدند. چند قيام مهم علويان را در دوره معتصم شاهد هستيم. قيام محمد بن قاسم حسينى در طالقان و قيام على بن حمزه در شيراز مهمترين آنهاست. كه به شهادت آنها و هوادارانشان انجاميد. اما آنچه قيام و شهادت را در زمان امام جواد (ع) متمايز كرده، دو قيام خونين در قم، اولى با فرماندهى يكى از وكلاى آن حضرت به نام يحيى بن على عمران و ديگرى به سردمدارى يكى از شيعيان مخلص به نام جعفر بن داوود بود. اين دو قيام از معدود حركتهاى اماميه در آن دوران به شمار مىرفت كه برخى آن دو را با امام جواد (ع) مرتبط مىدانند، اگرچه دليل قطعى براى اثبات آن در دست نيست.
پژوهش حاضر درصدد است تا علم به غیب امامان( را از منظر قرآن کریم بررسی و اثبات کند. شیوة بحث در این پژوهش تحلیلی، مبتنی بر روش تفسیر موضوعی است. از آیة رویت اعمال (توبه:105) به دست میآید که علاوه بر خدا و رسول او(، جمعی از مومنان نیز حقیقت و باطن اعمال مردم را در دنیا میبینند. ازآنجاکه مشاهدة حقیقت اعمال به صورت عادی برای عموم مومنان امکانپذیر نیست، مراد مشاهدهای است که با موهبت الهی توسط برخی از اولیای الهی یعنی امامان معصوم( انجام میشود. از آیة امت وسط (بقره:143) نیز به دست میآید که جمعی از امت پیامبر(، گواهان بر امت در روز قیامت هستند. چنین شهادتی نیز بدون برخورداری از علم غیب به اعمال بندگان امکانپذیر نخواهد بود. شواهد نقلی نیز موید این هستند که پس از پیامبر اکرم( کسی جز امامان معصوم ادعای علم غیب و ملکوت عالم را نداشته است. مرتبهای از علم غیب نیز برای برخی اولیای خاص الهی ثابت است؛ اما مرتبة کامل آن ویژة پیشوایان معصوم( است.
شیعهستیزی در عصر حاضر شکل جدیدی به خود گرفته و رویدادهای گستردهتری را نسبت به گذشته رقم زده است. لذا ضروری است گونهها، علل و ماهیت آن، خصوصاً با هدف بررسی فرآیندبودن یا برنامهبودن شیعهستیزی معاصر بررسی، و به این پرسشها پاسخ داده شود که: انواع شیعهستیزی جدید و علل آن کداماند؟ آیا شیعهستیزی جدید فرآیندی طبیعی در ادامه شیعهستیزی تاریخی است یا برنامهای فراتر از آن است؟ یافتههای این پژوهش، با روش برهان انّی (بهرهگیری از دادههای معلولی برای کشف و توصیف علت) و استفاده ضمنی از تحلیل گفتمان، حاکی از این است که شیعهستیزی در مجموع به دو گونه شیعهستیزی دیرینه (تاریخی) و جدید (معاصر) تقسیم میشود و شیعهستیزی جدید را باید در دو قسم بیرونی (بیرون دنیای اسلام) و درونی (درون دنیای اسلام) دانست. شیعهستیزی معاصر بیرونی بیشتر برنامه است تا فرآیند، ولی شیعهستیزی معاصر درونی فرآیند بلندمدتی است که در شیعهستیزی دیرینه (تاریخی) ریشه دارد، اما در عصر حاضر تحت مدیریت شیعهستیزی بیرونی (برنامهای) در آمده است.