شیعهستیزی در عصر حاضر شکل جدیدی به خود گرفته و رویدادهای گستردهتری را نسبت به گذشته رقم زده است. لذا ضروری است گونهها، علل و ماهیت آن، خصوصاً با هدف بررسی فرآیندبودن یا برنامهبودن شیعهستیزی معاصر بررسی، و به این پرسشها پاسخ داده شود که: انواع شیعهستیزی جدید و علل آن کداماند؟ آیا شیعهستیزی جدید فرآیندی طبیعی در ادامه شیعهستیزی تاریخی است یا برنامهای فراتر از آن است؟ یافتههای این پژوهش، با روش برهان انّی (بهرهگیری از دادههای معلولی برای کشف و توصیف علت) و استفاده ضمنی از تحلیل گفتمان، حاکی از این است که شیعهستیزی در مجموع به دو گونه شیعهستیزی دیرینه (تاریخی) و جدید (معاصر) تقسیم میشود و شیعهستیزی جدید را باید در دو قسم بیرونی (بیرون دنیای اسلام) و درونی (درون دنیای اسلام) دانست. شیعهستیزی معاصر بیرونی بیشتر برنامه است تا فرآیند، ولی شیعهستیزی معاصر درونی فرآیند بلندمدتی است که در شیعهستیزی دیرینه (تاریخی) ریشه دارد، اما در عصر حاضر تحت مدیریت شیعهستیزی بیرونی (برنامهای) در آمده است.
خلّف المستشرقون أسلاف الباحثین الغربیین حالیاً تراثاً لا بأس به من الدراسات المشرقیة والإسلامیة إستفاد منه هؤلاء الباحثون، فالإستشراق تحوّل إلى مجالات علمیة بحتة أصبحت تدرسها الکلیات ومراکز الأبحاث، لکنّ تلک الأبحاث بقیت تخدم أهداف ومصالح الغرب الإمبریالیة فی بعض الموارد، إلا أن الکثیر منها حالیاً نابعة عن وجدان باحثین غربیین أحرار یصنّفون الکتب والأبحاث من أجل إرضاء أطماحهم البحثیة واستکمالاً لمسیرتهم العلمیة. ومن جملة الحقول البحثیة المهمة التی کتب فیها الباحثون الغربیون الکثیر من هذه الدراسات، هی الدراسات الإسلامیة والحدیث الشریف منها بالتحدید سیّما الحدیث الشیعی. ومن هؤلاء الباحثین المعاصرین أستاذ جامعة إدینبرا الدکتور أندرو ج. نیومان الذی شهدنا له العدید من المساهمات فی حقل الفکر الإمامی وبالتحدید دراساته فی الحدیث الشیعی وجهود علماء الإمامیة فی العصر الصفوی وتحدیداً فی موضوع جدلیة الدین والعلماء مع السیاسة ورجالها. وما نهدف إلیه من دراستنا هذه هو نقد کتاب الباحث نیومان الهامّ عن تاریخ الحدیث الشیعی فی القرون التأسیسیة للمذهب الإمامی وأثر النهجَین الفکریَین الهامَّین عند علماء الإمامیة وهما: النهج الأصولی والنهج الإخباری الذی یمثله قم والقمّیون آنذاک فی تدوین أقدم ثلاثة مجامیع روائیة عند الشیعة الإمامیة: المحاسن للبرقی (توفی بین 274ـ280 ه/ 887ـ893 م) وبصائر الدرجات للصفّار القمّی (ت 290 ه/ 903 م) والکافی فی علم الدین للکلینی الرازی (ت 329 ه/ 941 م) وفق منهج التحلیل التاریخی والإستقرائی للنصوص التاریخیة والروائیة سیّما من تلک الکتب.
شهداى سادات و شيعه در زمان امامت امام جواد (ع) موضوع اين نوشتار است كه هم شهداى قيامهاى شيعى را شامل مىشود و هم آنهايى كه به صورت فردى و يا در زندان به شهادت رسيدند؛ يعنى در محدوده زمانى دوران هفده ساله امامت آن حضرت (204- 220 ق). قتلعام برادران و نزديكان امام رضا (ع) در همان ابتداى امامت امام جواد (ع) به دست مأمون، موضوعى است كه تقريباً بيشتر تاريخنگاران به آن اشاره كردهاند. معروفترين اين شهدا محمد و زيد بن موسى بن جعفر (ع) در خراسان و احمد و محمد بن موسى بن جعفر (ع) در فارس بودند كه به دست مأموران مأمون به شهادت رسيدند. چند قيام مهم علويان را در دوره معتصم شاهد هستيم. قيام محمد بن قاسم حسينى در طالقان و قيام على بن حمزه در شيراز مهمترين آنهاست. كه به شهادت آنها و هوادارانشان انجاميد. اما آنچه قيام و شهادت را در زمان امام جواد (ع) متمايز كرده، دو قيام خونين در قم، اولى با فرماندهى يكى از وكلاى آن حضرت به نام يحيى بن على عمران و ديگرى به سردمدارى يكى از شيعيان مخلص به نام جعفر بن داوود بود. اين دو قيام از معدود حركتهاى اماميه در آن دوران به شمار مىرفت كه برخى آن دو را با امام جواد (ع) مرتبط مىدانند، اگرچه دليل قطعى براى اثبات آن در دست نيست.