در عرصۀ کلام شیعی بویژه امامت، که بن مایه و وجه تمایز این فرقه با دیگر فرقه هاي اسلامی به شمار می رود، ردیه هاي بسیاري از سوي مخالفان شیعه نگاشته شده که سعی در تخریب این مذهب داشته اند. از جملۀ این افراد که با بن مایۀ عصبیت و با تحریک استعمارگران زمانه، به اصول مذهب شیعه، خصوصاً، امامت هجوم آورد، مولوي عبد العزیز دهلوي با اصالتی هندي بود که در رد شیعه کتابی به نام تحفة اثن ی عشریه نوشت. باب هفتم این کتاب، در بر دارندى اشکالاتی بر آیات و احادیثی است که شیعه براي امامت امیر المؤمنین اقامه می کند. بر ضد این اثر، عالمی وارسته و متکلّمی متبحر از سادات موسوي، از همان دیار هند، با نگارش پاسخی مفصل و کوبنده، از مذهب تشیع دفاع نمود. او کسی نبود جز علامه میر حسین کنتوري. در این مقاله، سعی می کنیم روش میر حامد حسین را در پاسخ به کتاب پیش گفته بررسی کنیم.
برخی روایات مشهور اسلامی در میراث حدیثی مسلمانان حاکی از آن است که در هر دوره ای بی شک کسی در میان امت وجود دارد که حامل عادل علم دین و حافظ آن است؛ از اهل بیت و عترت پیامبر است و مایه هدایت امت ایشان است؛ امام حی زمان است و مردم موظف به شناسایی و بیعت با او هستند؛ به پادارنده حجت خدا بر خلق است، چه مشهور باشد، چه ناشناس. از طرف دیگر، گزارش های فرقه نگاران حاکی از آن است که شیعیان از ابتدا، معتقد بوده اند که زمین هیچ گاه از وجود حجت و امامی که جانشین امام قبلی باشد، خالی نمی ماند و سلسله امامت پیوسته خواهد ماند. این اعتقاد به وجه افتراق شیعه امامیه با دیگر فرق اسلامی بدل گشته بود تا حدی که این اعتقاد را «نسق» و شیعیان امامی را «اهل نسق» می خواندند. در این پژوهش، با بررسی تاریخ فکر شیعه امامیه، نقش احادیث مذکور را در شکل گیری این باور و وفاداری آنان را به آن احادیث نشان می دهیم.
مطالعه آثار، روایات و روش کلامی متکلمان شیعه در عهد حضور ائمه نشان دهنده اصالت و استقلال کلام امامیه در محتوا و روش بوده و حتی نشانههایی از خوشهچینی بزرگان معتزله از سفره کلام امامیه را به ما نشان میدهد. این تحقیق در پی بررسی احوالات شخصی،علمی و اجتماعی یونسبنعبدالرحمن و نشان دادن چهره کلامی او میباشد. یونسبنعبدالرحمن از جمله اصحاب جلیل القدر امامکاظم و امامرضا میباشد که علاوه بر توثیقات بسیار جواز رجوع به او در اخذ معالم دینی از سوی ائمه صادر شدهاست. وی اولین فردی است که با جریان انحرافی واقفیه به مبارزه پرداختهاست.یونس در روش کلامی خود همانند متکلمان کوفه عقل گرایی متن اندیش را سرلوحه خود قرار دادهاست. وی در بخش استنباط راه هشامبنحکم را پیموده و در این راستا برخی از اندیشههای او را تبیین نمودهاست. در حوزه دفاع با وجود نقل مناظرات اصحاب توسط یونس هیچ مناظرهای از وی در دست نیست. اما نقل مناظرات متعدد از دیگر متکلمان شیعه نظیر هشام و مومن طاق نشان از پذیرش روش کلامی آنان در دفاع از سوی یونس میباشد.