گسترش فتوحات مسلمانان در سرزمینهای خارج از عربستان پس از رحلت پیامبر(ص) مسئله جدیدی به نام نومسلمانان غیرعرب در جامعه اسلامی پدید آورد.عصبیت خونی و قبیلهای که برآمده از بنمایههای جامعه عربی بود، با آموزههای پیامبر(ص) تضعیف شد؛ اما پس از رحلت ایشان، با برپایی خلافت قبیلهای برمبنای «الائمه من قریش» و تقسیم بیتالمال بر اساس نسب و قبیله، دوباره احیا شد و با حمایت اولیای امور و تمایل اعراب و ظهور اشرافیت جدید تشدید شد.این عصبیت باعث بروز تفاخرات قومی در جامعه با تکیه بر عربیت و تحقیر ملل مفتوحه با عنوان عجم و موالی و عبید شد و به اهمال در رعایت حقوق انسانی- اسلامی انجامید.با خلافت علیابن طالب و اتخاذ رفتارهای اجتماعی- سیاسی برمبنای سنتهای نبوی و در راس آن اهتمام در جهت عدالت اجتماعی و تحقق حقوق انسانی و اسلامی و تکیه بر توازن و اهتمام به رفع مظالم، گفتمان دیگری در عرصه رفتار اجتماعی – سیاسی حکومت اسلامی نسبت به موالی گشوده شد.این پژوهش با اتخاذ رویکرد تحلیلی- تاریخی بر مبنای شناخت علل و عوامل و مبانی در پیش گرفتن چنین رفتاری از سوی علی (ع)، درصدد است به تغییر وضعیت موالی در مقایسه با عصر خلفای پیشین بپردازد و نشان دهد که علی(ع) در دوره کوتاه خلافتش برای دگرگونی سنتهای ناصواب درباره غیرعرب و موالی چه اقداماتی انجام داد.این پژوهش علاوه بر آگاهیبخشی تاریخی در تبیین رفتار اجتماعی و سیاسی امام با غیرعرب و موالی، در تغییر نگرش ما نسبت به رعایت حقوق انسانی و اجتماعی انسانها و اقلیتها نیز موثر است.
بنیهاشم و خاندان پیامبر(ص) پس از رحلت ایشان به حاشیه رانده شدند. یکی از نظریات مطرح در تبیین این پدیدۀ تاریخی، وجود تفاهمات پیشینی برخی اصحاب در دوران حیات پیامبر؟صل؟ میباشد. با این حال، از سویی نشانهها، سویهها و زمینههای این تفاهمات مورد واکاوی کافی قرار نگرفته است و از سوی دیگر، عمدتاً ادلۀ ارائهشده اندک بوده و یا در مواردی از دلالت بر مدعا قصور داشته است. بدینرو در جُستار حاضر در صدد بررسی و تحلیل نشانههای پیدایش، ابعاد، روند و زمینههای جریانی هستیم که در دوران پیامبر؟صل؟ نوعی از تحزّب را در برابر بنیهاشم شکل داده بود. بر اساس این پژوهش، تحزّبی جدّی در میان برخی مسلمانان قریشی و غیرقریشی علیه بنیهاشم وجود داشته که رقابتهای پیشااسلامی، نبردهای عصر نبوت، چشمانداز جانشینی و عدم تسامح امام علی بن ابیطالب(ع) در دین، به نحو چشمگیری در پیدایش آن نقش داشته است.
پژوهش حاضر چگونگی و چرایی رفتار خلفای عباسی در مواجهه با شیعیان امامیه را میکاود و به این پرسش اساسی پاسخ میدهد که رفتار خلفا با شیعیان امامیه در مقطع تاریخی ۲۳۲-۳۲۹ ه.ق. چگونه بوده و رفتار آنها بر چه عوامل و دلایلی استوار بوده است. همچنین، به این پرسش پرداخته است که بازتاب این رفتار چه وضعیتی را برای شیعیان ایجاد کرده است. این پژوهش بر اساس شیوه تبیین تاریخی سامان پذیرفته و یافتههایش نشان میدهد که رفتار خلفای عباسی، از زمان متوکل تا پایان خلافت الراضی بالله، پیرو مشی ثابتی نبوده و آنها بنا بر عواملی همچون مشروعیتخواهی، اقتدارطلبی، و ضرورتهای سیاسی، رفتاری از سطح خشونتآمیز تا مسالمتآمیز در قبال شیعیان امامیه در پیش گرفتهاند. تبعات رفتار خصومتآمیز آنان نتایجی در نظام اجتماعی شیعیان مانند سرکوب، فشار اقتصادی، محدودیت فعالیتهای سیاسی و فرهنگی، برکناری از مناصب، بدرفتاری با بزرگان مذهبی، توهین به مقدسات و تخریب قبور ائمه شیعی داشته است. همچنین، پیامدهای رفتار مسالمتآمیز خلفا باعث ورود خاندانهای شیعی به مناصب دیوانی و حتی وزارت شد. آنها با احراز این مناصب، برای برداشتن ظلم از شیعیان، بهبود وضعیت اقتصادی و انجامدادن فعالیتهای فرهنگی در جهت حفاظت از تشیع در وضعیتی مطلوبتر گام برداشتند.
در قرآن و سنت جایگاه ویژه و منحصربه فردی به اهل بیت (ع) داده شده است. توجه به این جایگاه اقتضا می کرد که این خاندان پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) سکاندار دستگاه حکومتی مسلمانان شوند و در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی جامعه اسلامی رهبری بلا منازع را برعهده گیرند. پس از گذشت نیم قرن از واقعه سقیفه بنی ساعده، ماجرای خونین کربلا به وقوع پیوست و بر عترت پیامبر آن رفت که رفت و حتی طرح فضائل آنان ممنوع و خطرآفرین شد. امیر المومنین علی (ع) با شناخت عمیق از مقوله چگونگی گفتمان با اهل بیت (ع) در عصر خود و آینده به طرح مبانی نظری مربوط به عترت پیامبر (ص) و آثار گسترده آنان در حیات بشری و به خصوص جامعه اسلامی پرداخت. در این مقاله با رویکردی تاریخی ـ تحلیلی شیوه پرداختن امام به این مسئله مورد بررسی قرار می گیرد و تلاش آن حضرت برای بیدار کردن وجدان های خفته در قبال وظیفه ای که در برابر این هدایتگران الهی داشت، بررسی می شود و سرانجام، اثر گذاری ارشادات امام در بخشی از جامعه با وجود موانع بسیار، و صفات محبان اهل بیت (ع) در کنار صفات مخالفان آنان طرح می گردد.
مردم کوفه در طول خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) نقش مهمی در تاریخ خلافت اسلامی ایفا نمودند. مسئلة اساسی که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است شناخت دلایل حمایت اهل کوفه از امام(ع) در برهههایی از خلافت وی و بررسی عوامل تداوم نیافتن آن توسّط گروههایی از مردم این شهر است. سؤالات پژوهش عبارتند از: 1- تداوم نیافتن حمایت از امام(ع)، ریشه در چه عواملی داشت؟ 2- آیا عدالت امام با مناسبات اجتماعی – اقتصادی موجود، هماهنگی داشت؟ 3- نقش رهبران شیعه و متقابلاً اشراف کوفه در روابط اهل کوفه با امام چه بود؟ مدّعای اساسی مقاله در این نکته است که تداوم نظام اجتماعی جاهلی قبایل، تکیه بر رهبری اشراف، بیتوجهی به ولایت و رهبری امام و نبود انسجام لازم در شهر کوفه، در نهایت موجب شد تا تلاشهای امیرالمؤمنین و یارانش در کوفه با مشکلات متعدّدی مواجه شود و این روند، منتهی به شهادت امام شود.