منابع مشابه بیشتر ...

6252c5e02e9ff.JPG

بررسی فراز و فرود تعاملات سیاسی شیعیان امامیه با حکومت‌های غزنویان و سلجوقیان در ایران

فیض الله بوشاسب گوشه, محمد دشتی, حجت رحیمی

یکی از جنبه‌های مهم حکومت‌های مختلف ایران، سیاست مذهبی آنها بود که در ساختار حکومتی‌شان تأثیر بسزایی داشت. حکومت‌های بعد از اسلام ایران، عمدتاً به عنوان تابع خلیفه عباسی، ضمن در نظر داشتن جایگاه معنوی خلافت، به دنبال کسب اعتبار برای خود نیز بودند. سیاست مذهبی خلفا حمایت از اهل تسنن بود. حکومت‌های غزنوی و سلجوقی نیز بالطبع حمایت از اهل تسنن را به عنوان سیاست مذهبی برگزیدند. مسئله این پژوهش تبیین کنش‌ها و تعاملات سیاسی حکومت‌های غزنوی و سلجوقی با شیعیان امامیه است. ظاهراً غزنویان به عنوان صاحب روشی در سیاست مذهبی حکومت‌های ایران بعد از اسلام بودند که از مذهب به عنوان دستاویزی برای دست‌یابی به اهداف خویش سود می‌بردند. در ادامه، سلجوقیان نیز، به عنوان دنبال‌کننده روش آنها البته با تساهل بیشتر، همین رویه را در پیش گرفتند. آنها از یک سو با سرکوب مخالفان داخلی، با عنوان بدمذهبان، سیطره خویش را در درون قلمرو حفظ می‌کردند و از سوی دیگر به تنظیم مناسبات با خلافت مبادرت می‌ورزیدند تا مشروعیت دینی و سیاسی را از خلیفه عباسی دریافت کنند. در دوران تسلط ترکان غزنوی و سلجوقی بر ایران، شیعیان بر حکم مذهبی «تقیه» گردن نهادند و در خفا به فعالیت فرهنگی و نفوذ در دستگاه‌های حکومتی روی آوردند. این فعالیت‌ها در دوران سلجوقی خود را نشان داد. حضور رجال و علمای شیعه در مناصب اداری شهری، همچون قضاوت، نقابت، و مناصب اداری کشوری، همچون حضور د

5e413c1f34754.JPG

مقالات: چالش بنی الحسن با انگاره ی علم ائمه علیهم السلام در نیمه ی اول قرن دوم

عبدالحمید ابطحی

جریــان بنی الحســن یکی از شــاخه های مهــم زیدیه در میانة قرن دوم هجری اســت که تاثیــرات زیــادی در جامعة شــیعه داشــته و عمدتا جریــان تقابل با نظام اموی و ســپس عباســی را رهبــری میکردنــد. از آنجاکــه بنــی الحســن هیــچ گاه نتوانســتند حمایــت ائمه ؟ را دربارٔه اقدامات خود جلب کنند، نوعی تقابل و انکار را نسبت به ایشان در پیش گرفتند. علم ائمه ؟ به امور آینده که از طریق پیامبر اکرم ؟ به ایشــان رســیده بــود و دانش اختصاصی ایشــان در امر دین کــه از طریق امیرالمومنین ؟ و امامان پس از او در اختیار داشتند، مشروعیت بنی الحسن را با چالش جدی روبرو میکرد؛ ازاین رو سیاست انکار آموزٔه علم الهی ائمه ؟ به روشی پایدار و انحرافی عمیق در زیدیه و در قــرن دوم تبدیل شــد. این مقاله گزارشــی از ایــن جریان را در بازٔه زمانــی پرالتهاب نیمة اول قرن دوم ، عرضه میکند.