انسان در جامعة بدوی زندگی طبیعی و در جامعة مدنی زندگی انسانی دارد. در نهج‌البلاغه کسی اخلاق و سیاست را، به‌مثابة بارزترین وجوه زندگی اجتماعی انسان، تحقق می‌بخشد که افزون‌بر «خود طبیعی» و انسانی‌اش زندگی تکاملی و بینش استعلایی داشته باشد. درعین حال، نهج‌البلاغه بر استفاده از عقل کاربردی تأکید می‌ورزد: «برای تو، از عقلی که داری، همین‌قدر کافی است که راه‌های گمراهی را از رستگاری‌ات روشن بسازد» (نهج‌البلاغه، 1389: حکمت 421/ 1131). آن‌چه در مکتب امام علی (ع) مفهوم سیاست را تعالی بخشیده و رابطة آن را با ارزش‌های اخلاقی تضمین کرده است، خاستگاهی مشترک به نام «حق الهی» است که موضوعاتی مانند حکومت، رابطة متقابل زمام‌دار و مردم، مسائل حقوقی، و تکالیف ناشی از آن را به یک رشته می‌کشد و عنصر سیاست را چونان وجهی الهی به‌تصویر می‌کشد و وظیفة انسان دانا و معتقد را مشخص می‌کند. این مقاله با محورقراردادن خطبة 216 نهج‌البلاغه به‌سامان رسیده و درپی آن است که، با تبیین برخی مفروضات اولیه، معنای حق الهی را به‌صورت کلی معرفی کند و ارتباط اخلاق، ارزش‌ها، دین، و سیاست را در حد امکان بررسی کند. بنابراین، در مواجهه با این پرسش اصلی، که چه رابطه‌ای بین اخلاق و امر سیاسی در نهج‌البلاغه برقرار است، می‌توان این فرضیه را بررسی کرد: انشعاب مسائل حکومتی از ناحیة حق الهی، درعین ‌حال‌ که ضمانت راستین و خلل‌ناپذیری برای ‌آمیختن ارزش‌های اخلاقی با مقولة امر سیاسی پدید می‌آورد، حقوق و تکالیف انسانی را نیز واضح و مطلوب بیان می‌کند.

منابع مشابه بیشتر ...

5e0247f5253ed.JPG

اصول و ارزش های اخلاقی در نهاد خانواده بر اساس آموزه های وحیانی و سیره اهل بیت (ع)

مریم سعیدیان جزی

مقوله اخلاق یکی از بدیهی ترین و مهم ترین و کاربردی ترین مقولات، در مباحث مرتبط باعلوم انسانی به شمار می رود. دین اسلام به مقوله اخلاق نگاه بنیادی و سیستمی دارد و ارزش های اخلاقی پیوندی ناگسستنی با دین دارند. در نظام اخلاقی اسلام، آموزه های وحیانی غایتمند و مبتنی برعمل گرایی و واقع نگری هستند؛ چون نقش سازنده ای در تزکیه و تربیت انسانی دارند. همچنین این آموزه ها مدعی یک نظام وارده معرفتی و اخلاقی هستند که در موضوع و روش و غایت بی بدیل و یکتاست. مقوله اخلاق در اندیشه اسلامی، ازدواج و نهاد خانواده را تابع نیازها و استعدادها و غایات خلقت و امری ضروری و مبتنی بر اراده و خواست الهی می داند؛ همچنین جایگاه حیاتی آن را در فرایند تکوینی و تربیتی بشری به رسمیت می شناسد. در اسلام، ارزش های اخلاقی دارای مراتب و اولویت هستند. این مهم، به ویژه در حیطه ارزش های اخلاقی خانواده، از بزرگ ترین وجوه تمایز نظام اخلاقی اسلام به شمار می رود. اصول اخلاقی خانواده همسو با نظام معرفتی و گزاره های دینی و فقهی بوده و ضامن اجرا و تحقق اهداف شریعت است. خانواده کانون عواطف و تربیت بوده و بهترین ابزار تحقق رسالت آن اخلاق است. از این منظر، اصول و گزاره های اخلاقی در طیف فرایندی دوسویه و پویا، سبب نهادینه کردن ارزش ها و رشد اخلاقی می شوند. در آموزه های اسلامی، توصیه های اخلاقی به بهترشدن روابط و استحکام خانواده کمک می کند و مقوّم و مصلح آن خواهد بود. حال این مقاله برآن است تا با استفاده از معارف الهی که در آموزه های وحیانی و سیره اهل بیت(ع) آمده است، این موضوع را بررسی کند. واژه های کلیدی اخلاق، خانواده، حقوق، آموزه های وحیانی، سیره اهل بیت(ع).

5c35ccbb619b2.JPG

The concept of political legitimacy in shia political thought (with focus on imam khomeini`s political thought)

Azam boroughani

Legitimacy is always considered an important concept among basic topics of political science; since it has been already posed as the prerequisite of acceptability for exercising of power in the societies through history. Accordingly, all of the political philosophies made efforts to establish an intellectual apparatus that enforces the fundamentals of governance, dealt to some extent with the issue of “Legitimacy” and included it in the core of arguments. In general, legitimacy would be defined as being legal or to be based on the law; but it refers not only to legality of government from the legislative respect, but also to social acceptability of it by citizens. In this article, we try to study and investigate the political legitimacy in the Shia political thought, particularly with focus on views of Imam Khomeini (RA) as the founder and former leader of Islamic Republic of Iran.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

585f97b89ef29.png

تحلیل مفهوم کرامت انسانی در اندیشه سیاسی شیعه: مطالعه موردی اندیشه ی امام خمینی (ره)

منصور میراحمدی

در این نوشته، نویسنده سعی دارد تا دیدگاه و موضع گفتمان جمهوری اسلامی ایران را در قالب مبحث حقوق بشر بررسی کند. این مهم، با توجه به روش تحلیل گفتمانی لاکلاو موف در قالب استنباط و تدوین دو زنجیره نفی ها و زنجیره اثباتهاصورت می پذیرد. در بررسی گفتمان حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران، سعی کرده ایم نظرات سازندگان این گفتمان را و همچنین متن قانون اساسی را به عنوان متن گفتمان در نظر بگیریم واین مسئله را در چهار مفهوم کلیدی حقوق بشر -به دلیل محدودیت کار-یعنی آزادی، برابری، حق حیات و کرامت انسانی بررسی کنیم. این چهار مفهوم را ابتدا در قالب زنجیره نفی ها بررسی کردیم یعنی معنایی از این چهار مفهوم که جمهوری اسلامی نمی پذیرد و به واسطه همین همواره به نقض حقوق بشر از سوی گفتمان حقوق بشری غرب مواجه می شود را بر می شماریم، سپس در قالب زنجیره اثباتها گفتمان حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران را تنظیم می کنیم. هدفی که این تحقیق دنبال می کند آشکار کردن گفتمان جمهوری اسلامی در زمینه حقوق بشر به منظور پاسخ به شبهات مبنی بر نقض حقوق بشر توسط ایران می باشد.

روحانیت و حکومت/حکومت/اندیشه سیاسی شیعه
مقاله
5587ba90daf9d.jpg

مبانی کلامی فقه سیاسی شیعه

منصور میراحمدی

فقه سیاسی شیعه مانند هر دانش اسلامی دیگر مبتنی بر مبانی نظری خاصی است که توجیه‌ کنندهء گزاره‌ها و اعتباردهندهء استدلال‌ها و مبین شیوه‌های استنباط و نظریه‌پردازی آن به‌ شمار می‌آید.در مقالهء حاضر،با اعتقاد به ضرورت ارتقای معرفت‌شناختی فقه سیاسی از دانش احکام مربوط به زندگی سیاسی به دانش سیاسی اسلامی و به توضیح مبانی کلامی‌ فقه سیاسی شیعه پرداخته شده است.نویسنده پس از ایضاح مفهومی کلام و فقه سیاسی و تبیین رابطهء این‌دو،به تبیین«اصل ربوبیت الهی»،«اصل عصمت»و«اصل عدم تعارض‌ عقل و وحی»به‌عنوان مهم‌ترین آموزه‌های کلامی شیعه و تأثیر آن‌ها بر اثبات«حقانیت‌ قرآن»،«حقانیت سنت و اجماع»و«حقانیت عقل»پرداخته است.او حجیت استدلال‌های‌ فقهی و نظریه‌پردازی‌های فقیهانه در حوزهء سیاست را براساس منابع چهارگانه کتاب، سنت،اجماع و عقل توضیح می‌دهد.

روحانیت و حکومت/حکومت/اندیشه سیاسی شیعه
مقاله