قم، کوفه و بغداد به عنوان کانونهای اصلی فعالیتهای علمی شیعیان در قرن دوم تا چهارم هجری، جایگاهی ویژه در مطالعات شیعه پژوهی دارند. اما «حوزه علمی اهواز» هم به عنوان یکی از مدارس مهم و کهن شیعه در ایران شایسته یادکرد است که به استناد منابع تاریخی، حدیثی و تراجم، نمایندگان قدرتمند و مشهوری در تاریخ فقه و حدیث شیعه داشته است. این مقاله بر آن است با نگاهی تاریخی و پس از مروری بر ریشه های تشیع اهواز، جایگاه حوزه علمی اهواز را در حفظ و گسترش مکتب اهل بیت(ع) از طریق واکاوی رابطه علمی بین قم و اهواز بنمایاند. این رابطه در قالب مهاجرت برخی علما از اهواز به قم و برعکس، مراودات علمی بین دو خاندان بزرگ «آل مهزیار اهوازی» و «اشعریان قمی» و حضور برخی از اصحاب و وکلای خاص امامان(ع) در این دو مرکز بروز یافته است. کلیدواژگان: تاریخ تشیع، قم، اهواز، آل مهزیار، اشعریان قم
یکی از دورههای مهم و حساس تاریخ شیعه، عصر سلجوقی است که بهسبب تغییر حاکمیت و جایگزین شدن دولت سنیمذهب به جای دولت شیعی آلبویه، وضعیت شیعیان دگرگون شد. تصور میشود با روی کار آمدن سلجوقیان ـ که پایبندی عمیقی به مذهب اهلسنت و خلافت عباسی داشتند ـ میبایست عرصه برای فعالیت شیعیان تنگ و آنان به حاشیه رانده شده باشند؛ اما برخلاف این تصور، در عصر سلجوقی بخصوص در نیمة دوم آن، مراکز شیعهنشین توسعه یافتند و نهادهای علمی و آموزشی و بهتبع آنها فعالیتهای علمی و پژوهشی، نهتنها دچار خلل و نقص نشدند، بلکه با عملکردی چشمگیر به کار خود ادامه دادند. در این مقاله به این مسئله پرداخته میشود که علل حفظ و تداوم تشیع و فعالیتهای آن در این دوره چه بوده است؟ به نظر میرسد که عوامل اصلی در تداوم تشیع، اهتمام به توسعة علمی و آموزشی، پایبندی به اصول، توام با رعایت اعتدال و تقیه، و حضور در مناصب اجرایی و سیاسی بوده است که در نتیجه با از میان رفتن دولت مقتدر شیعهمذهب آلبویه، خللی در جامعۀ شیعه و رهبری علمی آن پدید نیامده است.
دو شهر قم و نیشابور ازجمله حوزه های مهمی بودند که از نیمه دوم قرن دوم به بعد و پس از افول حوزه کوفه، جمع کثیری از محدثان و اصحاب شیعی را در خود جای دادند. این دو مرکز در ترکیب اجتماعی صحابه ساکن آن ها، جهت گیری های عقل گرایی حدیث گرایی و ارتباط و تعامل با دیگر فرق اسلامی تفاوت های بسیاری داشتند؛ اما در باب مسائل مربوط به امامت، جریان های مشابهی در هر دو شهر وجود داشت. این دو شهر باوجود تمام تفاوت ها و اختلاف های بنیادینی که داشتند، درنهایت در باب امامت به نتایج مشابهی رسیدند و در هر دوی آن ها سه دیدگاه فکری حضور داشت: دیدگاه معروف به جریان اکثریت که روسای علمی شهر از آن حمایت می کردند، دیدگاه های پیروان هشام بن حکم و دیدگاه های پیروان مفضل بن عمر. این مقاله برآن است تا با بررسی تطورات تاریخ فکری امامت در قم و نیشابور، ضمن مقایسه آن ها با یکدیگر، جریان های حاضر در آن دو را در دوره حضور ائمه(ع) تا سال 260ق/874م بررسی کند.
منظومه علی نامه که هویت سراینده آن نامعلوم، ولی با تخلص «ربیع» شناخته می شود در ۴۸۲ ق سروده شده و کهن ترین منظومه شیعی است که به همت استاد شفیعی کدکنی با مقدمه ای عالمانه به جامعه علمی عرضه شده است. هرچند بیشتر پژوهشگران حوزه ادبیات فارسی آن را مورد توجه قرار داده اند، اما با توجه به محتوای این منظومه که شجاعت ها و دلاوری های امیرالمؤمنین × در دو جنگ جمل و صفین براساس روایات مورخ مشهور ابومخنف (م. 157) به نظم کشیده، از زاویه تاریخی نیز بسیار حائز اهمیت است. آنچه در مرحله نخست درباره این میراث مکتوب کهن شیعه اهمیت دارد، مذهب شاعر است. آنچه که برخی در این موضوع نوشته اند تشیع ربیع را به صورت کلی اثبات می کند که با تسنن محب اهل بیت ^ نیز قابل جمع است. این نوشتار با ارائه مولفه های مهم اندیشه های تشیع اعتقادی و انطباق آنها بر منظومه علی نامه، تشیع امامی سراینده آن را ثابت کرده است.