یکی از کارکردهای عالمان شیعی در جامعه، که از آموزههای دینی الهام می گرفت، رسیدگی به نیازهای مردمان بوده است. از جمله این علما، که به ایجاد سازمانه ای عام المنفعه و رسیدگی به حوایج مسکینان، نیازمندان و یتیمان و التیام بخشی آلام آنان اهتمام داشته شیخ بهایی (1030-953/ 1031 ) بوده است. در این مقاله، نویسندگان کوشیده اند تا فارغ از شخصیت علمی، دینی و حکومتی شیخ، سلوک اجتماعی و سیره وی را در رفتار با مردمان و مواجهه با مشکلاتشان بررسی کنند. از جمله یافتههای این پژوهش این است که شیخ بهایی اقدامات موثری در جهت بهسازی زندگی و تامین رفاه و آسایش توده مردم و رفع مشکلات آنان به کار بست و حضور او در دربار و همکاریاش با شاهان صفوی نه تنها از دامنه تعامل او با مردم نکاست، بلکه موجب آن شد تا وی پناهگاه مردمان در برابر اجحافات پادشاه و کارگزاران باشد.
با رسمی شدن مذهب تشیع در ایران عصر صفوی معماری نیز دوره جدیدی را آغاز نمود که بخشی از آن برگرفته از تعالیم و باورهای شیعی آن دوره بود. دوره صفویه آخرین تکاپوهای معماری سنتی در ایران عصر اسلامی از جهت سبک و نوآوری محسوب میشود که البته باورهای شیعی در روزگاران پیش از صفویه نیز بر آن تاثیر نهاده بود و این تاثیرات به زودی موجب گسترش ابنیه اسلامی با کاربری فرهنگی و مذهبی جدید گردید، این نوشتار در پی بررسی نقش تشیع و باورهای شیعی در معماری عصر صفوی با توجه به نشانه ها و عوامل نمادین آن است. سوال اصلی پژوهش این است که اندیشه های شیعی چه نوع تحولی در سبک و شیوه های معماری عصرصفوی بر جای گذاشت؟ در پاسخ باید گفت از آنجا که هنر ارتباط عمیقی با مذهب و سیاست دارد و از طرفی باورها و اعتقادات حاکم در هر دوره ای بر هنر اثرگذار بوده است، معماری این عصر نیز تحت تاثیر این عوامل قرار داشت و در دوره صفوی با نفوذ اندیشه ها و تفکرات شیعی و رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران، شاهد تغییر و تحول در سبک معماری و تزیین بناها با رویکرد و درون مایه هایی شیعی هستیم.
هرچند یحیی بن امّ طویل در منابع حدیثی و تاریخی با اصطلاح «باب» برای امامان شیعه معرفی شده است، اما در مصداق این موضوع یعنی باب بودن وی برای امام سجاد و یا امام محمدباقر علیه السلام، میان امامیه و نصیریه اختلاف هست. برای درک این اختلاف و ارائه پاسخی راهگشا در باب آن، ضروری است تا ابتدا شخصیت تاریخی و سپس احادیث منقول از طریق یحیی و موضوعاتی مانند مشایخ حدیثی و راویان وی، مورد پژوهشی تاریخی– حدیثی قرار گیرد. در این پژوهش افزون بر شناختی مطلوب از احوال یحیی و نیز صفحاتی از تاریخ غیرمکتوب شیعیان ، نشان داده شد که اسناد و شواهد تاریخی موجود، دلیلی بر مصادیق باببودن یحیی و حتی حجتی بر کارکرد اصطلاح باب در جامعه امامیه، دست کم در مورد یحیی نخواهند بود.
شاهاسماعیل اول مؤسس سلسله صفویه مذهب تشیع را در ایران رسمیت بخشید. این کار ابتدا در شهرها با قدرت نظامی اعلام میشد، اما صفویان دریافتند که برای تثبیت این مذهب در تاروپود جامعه و نهادینهسازی آن، به اقدامات گسترده فرهنگی و تشکیلاتی نیاز است. دوره پنجاهساله سلطنت شاهتهماسب اول (930ـ984ق.)، فرزند و جانشین شاهاسماعیل، فرصت مناسبی را فراهم آورد تا وی با حضور عالمان مهاجر که از مناطق عربی جبلعامل لبنان و بحرین به ایران آمده بودند، تلاش گستردهای را برای شیعیسازی جامعه و تثبیت موقعیت این مذهب بهکار بندد. این اقدامات، هم در سطح دینیسازی حکومت و کارگزاران آن صورت میگرفت و هم در شیعیسازی جامعه و رعایت مظاهر شرع در میان مردم بهکار بسته میشد. فعالیتهای فرهنگی، وجه غالب این اقدامات بود که فقها و علمای شیعه محوریت آن را به عهده داشتند. در این مقاله، اقدامات گوناگون شاهتهماسب اول در ترویج تشیع و نهادینهسازی آن در جامعه بررسی و تحلیل شده است. یافته پژوهش، نشان میدهد که در عصر او، از همه ظرفیتهای موجود تبلیغی و ترویجی نظیر رهبران مذهبی، نمادها، زیارتگاهها، شعائر، شخصیتها، مراسم و سنتها، نهادهای آموزشی و دینی، متون و معارف، در جهت تثبیت، نهادینهسازی و گسترش مذهب تشیع در جامعه ایران بهره گرفته شده است.