در عصر صفوی با حاکمیت نظام مفهومی جدید، عناصر پیشین هنری و معماری، پذیرای معانی و شکلهای تازهای شدند. یکی از نمودهای این دگرگونی معنایی، تغییراتی است که در نمای شهری، شکل، سازه و آرایههای داخلی و خارجی گنبدهای شاخص صفوی ایجاد شد. هانری استیرلن، با اشاره به دو گنبد شاخص مسجد جامع عباسی و مدرسه سلطانی اصفهان، آنها را نمادی از درخت طوبی میداند که در خط آسمان باغشهر صفوی به نمایش در آمدهاند. مقاله حاضر، بهمنزله مقدمهای برای معناشناسی گنبدهای شاخص صفوی، به بازشناسی مفهوم درخت طوبی در فرهنگ شیعی میپردازد. بدین منظور، منابع اصلی که سازنده جهان فکری و فرهنگی تشیع در عصر صفوی هستند، با روش توصیفی - تحلیلی بررسی خواهند شد. تحلیل کیفی و مقایسه توصیفات و تفاسیر منابع فوق، موجب ادراک معنای درخت طوبی در زمینه تاریخی خود و معرفی مشخصههای آن میگردد. یافته نهایی این مقاله در پژوهشهای آتی، زمینه فهم دقیقتر گنبدهای شاخص صفوی را فراهم میسازد.
موضوع پژوهش حاضر، بررسی آماری نقش موالی خاندان اشعری در کتب اربعه شیعه است که در آن، تعداد احادیث نقل شده از چهار تن از محدثان قمی قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری به نامهای احمد بن محمد بن خالد برقی، محمد بن حسن صفار قمی، علی بن ابراهیم بن هاشم قمی و محمد بن یحیی العطار در کتابهای الکافی، من لایحضره الفقیه، تهذیبالاحکام و الاستبصار فی مااختلف من الاخبار، نقش و تأثیر این محدثان را بررسی مینماید. با توجه به اهمیت و برجستگی مکتب حدیثی قم و راویان این شهر در این دوره تاریخی، میزان تأثیرگذاری محدثان قمی بر تألیف این کتب و تأثیر وضعیت این اجتماع شیعی بر روایات نقلشده از این راویان، مسأله اصلی پژوهش حاضر است. روش پژوهش توصیفی و گردآوری دادهها بر منابع کتابخانهای مبتنی است. نتیجه بهدست آمده از این پژوهش، نشان میدهد که فارغ از احادیث مشترک، در سند بیش از 43% احادیث کتب اربعه نام اینان دیده میشود که در کتاب کافی این رقم بیش از 75% احادیث را شامل میگردد که این به نقش پررنگ راویان قمی اشاره دارد. بیشترین احادیث نقلشده از اینان، مربوط به احکام ازدواج است و کمترین به احکام جهاد اختصاص دارد، اما در مقابل بیشترین درصد روایات نقلشده از این راویان در باب جهاد است.
مسجد جامع یزد یکی از مساجد سبک آذری در ایران است که بکارگیری نقوش در قالب گچبری وکاشیکاری در آن درخور تفسیر است. بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی نیز که در سال 753 ه.ق احداث و در دوران حکومت صفویه، واحدهای مختلفی به آن اضافه گردیده حاوی دهها اثر بدیع در مضامین رشتههای مختلف هنری از قبیل:کاشی کاری معرق، مقرنس، گچ بری، کتیبههای نفیس، منبت کاری، نقره کاری، تذهیب و طلا کاری میباشد. محور اصلی این پژوهش، مطالعه تطبیقی نقوشی از این دو بنا متعلق به دوره صفویه است که جنبه نمادین آنها به نحوی دربردارنده تفکرات مذهب شیعه است. بر همین اساس ابتدا، نقوش نمادین شیعی موجود دراین دو بنا شامل انواع مختلف شمسه و ستاره انتخاب و سپس بهصورت تطبیقی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاند. سؤالاتی که این پژوهش درپی پاسخگویی به آنها است، عبارتند از: چه نوع نقوش تزئینی در بناهای اسلامی برگرفته از باورهای شیعی حاکم بر جامعه بوده است؟ آیا نقوش تزئنیی نمادین شیعی این دو بنای مذکور با در نظر گرفتن فاصله مکانی این دو بنا از یکدیگر اشتراکاتی باهم دارند؟ براساس این مطالعه مشخص گردید که نقوش هندسی تزئینی (پنجضلعی، ششضلعی، هشتضلعی، دهضلعی و دوازدهضلعی) این دو بنا دارای مفاهیم نمادین مرتبط با باورهای شیعه بوده که نه تنها از لحاظ تکنیکی و فرم ظاهری شبیه به هم هستند بلکه از دیدگاه نمادین نیز داری بار معنایی مشابهی میباشند.
عقل و تعقل، مفاهیمی هستند که همواره، از سوی فلاسفه و متفکران ، در ظرف جهان بین یهای مختلف و به تناسب تعریف از انسان و تمایز وی از سایر موجودات «حیوان»، به صورت غایتمند مورد تامل قرارگرفته اند. «تفکر تعقلی شیعی» به عنوان عنصری متمایزک ننده از سایر اندیشه های اسامی، آثار فلاسفه شیعه را تحت تاثیر قرار داده و باعث به وجو دآمدن، تعاریفی از عوالم عقلی و نیز تجلی آن در عالم جسمانی یا محسوسات گشته است. در این میان، هنر و آثار انسان ساخت به واسطه متجلی نمودن انوارعالم عقلی در عالم محسوسات، سیر در قوس نزولی «سیر من ا...» ، و نیز فراه مآوردن زمین ههای سیر نف سانسانی در قوس صعودی«سیر الی ا...» همواره مورد توجه بسیاری از متفکران بود هاست. در دوره صفوی ب هزعم زمین هسازی حضور تفکر شیعی، موجبات تجلی کالبدی این اندیشه در معمار ی منظر را شاهد هستیم، که با دار ابودن مفاهیم غنی، بالقوه و نیز متاثر از دیدگاه های فلسفی این دوران، توانسته است، عنصر ماندگاری را در خود تقویت کرده و به بالا بردن ادراک عقلانی منجر شود. مقاله حاضر سع ی دارد تا با اتکا به قرآن، احادیث و اندیش ههای ملاصدرا ، معمار ی منظ ر دور ه صفوی شهراصفهان را در حیطه تفکر تعقل شیعی مورد بررسی قرار داده و شاخص ها و تجلیات کالبدی آ نرا به موجب ادراک تعقلی انسان، آشکار نماید. این پژوهش با بهره گیری از مطالعات کتابخان های ، غور در مباحث فلسفی و دینی ، به دنبال ارائه ی تاویلی ب رگرفته از تفکر تعقلی شیعی در منظر دوره صفوی است. یافت ههای این پژوهش نشان م یدهند که معماری منظ رایرانی، و ب هطور شاخص باغ ایرانی، که دارای الگوی شناخت هشده و ماندگار با پیشینه تاریخی سده های مختلف است ؛ در این دوره با بهره گیری از مفاهیم برخاسته از این تفکر، به مفاهیمی چون عالم مثال، عدالت و قدر بیشتر پرداخته است.
معماری قدسی، از دیرباز، عالی ترین بستر تکامل و تعالی روحی آدمیان بوده است. اوج اعتلا و شکوفایی هنر معماری مقدس اسلامی را می توان در ساحت مساجد جستجو کرد؛ در این بین به نظر می رسد مساجدی که در دوران طلایی قدرت معنوی، مالی و سیاسی شیعیان در این سرزمین شکل گرفته اند، واجد هویت معنوی ویژه ای بوده اند؛ از این رو این نوشتار بر آن است تا با بررسی دو شاهکار هنر و معماری اسلامی و شیعی این سرزمین، یعنی مسجد امام و مسجد شیخ لطف الله اصفهان، به باز شناخت اصول قدسی حاکم بر طراحی مساجد شیعی بپردازد. به منظور انجام این مهم، از روش های تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و تطبیقی و شیوه های تحقیق مرور متون، منابع و اسناد تصویری، بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، معرفی انگاره های وحدت و یگانگی، هم آوایی با طبیعت، ابداع و نوآوری و حضور نقوش و اشکال هندسی، به عنوان انگاره های قدسی حاکم بر طراحی مساجد شیعی و ارایه پیشنهادهای طراحی مساجد امروزی بر پایه این انگاره ها خواهد بود.