عصر امام باقر علیه السلام از جنبه فکری و اجتماعی یک مقطع مهم و نقطه عطف در زندگی شیعیان به شمار می رود. مطالعات و پژوهش های معطوف به تاریخ اجتماعی شیعیان، که در سال های اخیر افزایشی چشم گیر داشته است، درباره این گونه مقاطع تاریخی اهمیتی مضاعف می یابد. مقاله حاضر با بهره گیری از گزارش های مندرج در منابع مختلف تاریخی، در پی یافتن پاسخ پرسش هایی درباره مهم ترین چالش های اجتماعی شیعیان در این دوره، در حوزه اندیشه ای و رفتاری است. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان مهم ترین این چالش ها را چنین برشمرد: اختلاف و چنددستگی شیعیان با گسترش کیسانیه و ایجاد زمینه های پیدایش زیدیه، دوری شیعیان کوفه از امام باقر(ع) و تاثیر آن در انحرافات فکری و عملی آن ها، مشکلات اقتصادی شیعیان و درگیری آن ها با یک دیگر در این زمینه، و سرانجام پدیده غلات و تاثیر اندیشه ها و عملکرد نامناسب آنان بر انحراف برخی شیعیان و بدنامی شیعیان.
خویشاوندی نسبی عباسیان با خاندان رسالت، پیروی از امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) در برابر امویان، پیگیری خونخواهی شهیدان عاشورا، شعارهایی مانند الرضا من آل محمد و یا منصور و گزارشهایی درباره منصور و مهدی بودن فرزندان آنان، زمینهای فراهم آورده بود که عباسیان در دوره پیش از خلافت دارای گرایش شیعی و مانند کیسانیه و زیدیه از گروههای شیعی شمرده شود. همسانی و همسویی ماهیت جنبش عباسیان با این نمادهای شیعی از موضوعات شایسته پژوهش است. این مقاله با روش گردآوری دادهها و تتبع کتابخانهای و با رویکرد وصفی و تحلیلی به بررسی انتقادی ماهیت جنبش شیعی عباسیان میپردازد. این ارزیابی نیازمند سنجههایی در زمینه جایگاه اجتماعی جنبش، جایگاه دینی رهبران جنبش، رفتار رهبران عباسی، انگیزه و اهداف جنبش و دستآورد جنبش برای شیعیان است تا میزان باور و همراهی عباسیان با اندیشههای شیعی در فرآیند جنبش تا دستیابی به خلافت روشن گردد. یافتههای این پژوهش نشاندهنده آن است که همگرایی جنبش عباسیان با باورهای شیعی در یک فرآیند پنهان چرخش داشته است و گامبهگام به اندیشههای گروههای رقیب شیعه گرایش پیدا کرده است.
جریــان بنی الحســن یکی از شــاخه های مهــم زیدیه در میانة قرن دوم هجری اســت که تاثیــرات زیــادی در جامعة شــیعه داشــته و عمدتا جریــان تقابل با نظام اموی و ســپس عباســی را رهبــری میکردنــد. از آنجاکــه بنــی الحســن هیــچ گاه نتوانســتند حمایــت ائمه ؟ را دربارٔه اقدامات خود جلب کنند، نوعی تقابل و انکار را نسبت به ایشان در پیش گرفتند. علم ائمه ؟ به امور آینده که از طریق پیامبر اکرم ؟ به ایشــان رســیده بــود و دانش اختصاصی ایشــان در امر دین کــه از طریق امیرالمومنین ؟ و امامان پس از او در اختیار داشتند، مشروعیت بنی الحسن را با چالش جدی روبرو میکرد؛ ازاین رو سیاست انکار آموزٔه علم الهی ائمه ؟ به روشی پایدار و انحرافی عمیق در زیدیه و در قــرن دوم تبدیل شــد. این مقاله گزارشــی از ایــن جریان را در بازٔه زمانــی پرالتهاب نیمة اول قرن دوم ، عرضه میکند.
نزدیک به سی درصد از جمعیت کشور افغانستان را شیعیان تشکیل می دهند. مفهوم عدالت در اسلام و تأکید یافته های مبتنی بر تجارب بشری بر مساوات و دادن نقش به کلیه مردمان یک سرزمین بیانگر ضرورت مشارکت فراگیر ملت ها در تمامی عرصه ها به ویژه قدرت می باشد. این نوشتار تلاش نموده با بررسی تاریخ سیاسی شیعیان در دوره معاصر به شناخت تهدیدهای درون و برون گروهی آن نیز دست یابد. به همین دلیل در تاریخ افغانستان با این سؤال مواجهیم که نقش شیعیان در ساختار سیاسی دوره معاصر افغانستان چگونه است. شکلگیری قدرت سیاسی افغانستان در نبود شیعیان آن، ابهام و تنش در روابط این دو، وضعیتی است که بر کل تاریخ معاصر این کشور سایه افکنده است. وجود موانع جدی در مسیر ورود شیعیان به ساختار قدرت، ضرورت بررسی نقش سیاسی آنان و چالش های آن را مشخص و مهم می نماید. شیعیان به دلیل چالش های درونی و بیرونی از حضور مناسب در ساختار سیاسی افغانستان بازمانده اند. مطالعه ی تحولات سیاسی معاصر شیعیان و تحلیل آن، روش رسیدن به اهداف این پژوهش می باشد. غیبت شیعیان در قدرت، دلایل متعدد داشته و آنان در این مسیر ناگزیر به شناسایی مشکلات و اتخاذ راهکار مبتنی بر آن می باشند. روشن نمودن چالش های بیرونی و درون گروهی شیعیان، که رویکرد قومی و تبعیض در نهاد قدرت افغانستان و فقدان سیستم سیاسی و برنامه استراتژیک در میان شیعان آن، از آن جمله می باشند از نتایج این مطالعه به حساب می آیند.
دير زمانى است كه خاورشناسان، مطالعات درباره اسلام را، باانگيزههاى مختلفى انجام مىدهند، اما پژوهش دانشگاهى و روشمند غربيان درباره شيعه، به كمتر از يك قرن مىرسد. شيعهپژوهى غربيان، در دهههاى اخير رشد چشمگيرى داشته، اما امامتپژوهى آنها چندان رونقى نداشته و به چند مقاله دائرهالمعارفى و برخى كتابها درباره تاريخ تشيع منحصر است كه به مناسبت از ائمه شيعه بحث نمودهاند. بررسى و تبيين مقاله «امام كاظم (ع) در دايره المعارف اسلام ليدن» كه اتان كلبرگ تأليف كرده و همچنين بخش مربوط به امام كاظم (ع) از كتاب مذهب شيعه دونالدسون و كتاب تشيع هاينس هالم، محور اصلى مقاله حاضر را شكل مىدهد. بررسى مطالب اين سه شيعهپژوه غربى، تصويرى نسبتاً جامع از دوران زندگى امام از تولد تا شهادت را نشان مىدهد. مسأله جانشينى امام و پيدايش اختلاف ميان شيعيان و شكلگيرى فرقههاى متعدد، مشكلات اجتماعى و سياسى عصر امام، تقابل امام با خلفا و دستگيرىهاى متعدد امام توسط آنها، بررسى اقوال متعدد در منابع درباره شهادت امام و پيامدهاى آن و بررسى علل پيدايش فرقه واقفيه بعد از شهادت امام، از نكات مثبت پژوهشهاى غربيان درباره امام است. نبود بررسى نحوه تعامل امام با فرقهها، قيامهاى علويان در اين دوره و مواضع امام، نبود بررسى جامع مواضع سياسى- اجتماعى امام و نحوه تعامل با خلفا و دگرگونىهاى آن، چگونگى ارتباط شيعيان با امام و هدايتگرى آنان و اوضاع علمى- فرهنگى دوره و نقشآفرينى امام در اين عرصه، از نكاتى است كه خاورشناسان درباره زندگى امام كاظم (ع) به آن توجه نكردهاند و در اين مقاله بر اين نقاط ضعف تأكيد مىگردد.